کتاب «همسفر شقایق»، خاطرات همسران فرماندهان شهید استان کرمان را بازگو می کند.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، نویسنده کتاب همسفر شقایق آقای مرتضی سرهنگی از نویسندگان حوزه دفاع مقدس و ناشر این کتاب لشکر 41 ثارالله می باشد.

در قسمتهایی از این کتاب به نقل از همسر شهید یونس زنگی آبادی آمده است:
"من می خواهم یک کلام از خودت بشنوم تو از من راضی هستی یا نه؟ مرا حلال می کنی یا نه؟ از من ناراحتی یا مشکلی نداری؟ آن دنیا یقه ام را نگیری! من امشب باید خیالم راحت شود.من به شوخی گفتم: «آخر مگر الآن وقت این حرف هاست؟ من اصلا ناراحتی از دست تو ندارم.»حاج یونس گفت: «فردا صبح نشنوم بگویی تو مکه رفتی؛ مرا نبردی. نگویی دو ماه - دو ماه بچه هایت را گذاشتی و رفتی. نگویی با رفتن تو به جبهه، من چه قدر سختی و رنج بردم و چه قدر ناراحتی کشیدم. فردای قیامت این حرف ها را به من نزنی.»من دوباره خندیدم و گفتم: «من حلالت کردم. من از تو راضی هستم.»
رنگ حاج یونس تغییر کرد و دوباره گفت: «اگر از ته دل این حرف را گفتی، من اگر شهید شدم، آن دنیا شفاعتت می کنم.»من وقتی این برخورد حاجی را دیدم، ناگهان بغض کردم و زدم زیر گریه.رنگ چهره ی حاجی را دیدم، ناگهان بغض کردم و زدم زیر گریه.رنگ چهره ی حاجی کاملا عوض شده بود؛ سفید و سرخ. رگ های گردنش ورم کرده بود.من گریان گفتم: «حاجی، از دست من هیچ ناراحتی نداشته باش. من خودم بچه ها رو روی چشمم بزرگ می کنم.»حاج یونس هم گفت:- من هم در آن دنیا حتما شفاعتت می کنم."
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده