با فرماندهان شهید عملیات کربلای5 لشکر41 ثارالله(1)؛
امروز بايستی قدرت اسلام را به جهان استکبار بفهمانيم، در سايه ی ايثارگری ها و مبارزات فرزندان لايق ماست که آمريکای جهانخوار ذلت را پذيرا شده، ما در سايه ی اين جنگ فهميديم ملتی که مبارزه ندارد بايد ذلت را قبول کند .
به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید احمد عبداللهی، در تاریخ1335/5/9 در کرمان دیده به جهان گشود. او اولین فرزند این خانواده محسوب می شد که بعد از مدتها نذر و نیاز، خدا او را برای این خانواده حفظ کرده بود. 
او از همان سنین کودکی علاقه زیادی به حضور در مسجد داشت و همچنین وی به دلیل شرایط بد اقتصادی خانواده اش مجبور بود همراه با درس خواندن عصرها در مغازه نفت فروشی یا بقالی کار کند و تعطیلات تابستان را به بنایی بپردازد تا هم مخارج تحصیل خودش و هم مخارج خانواده اش را فراهم آورد.
دیپلم گرفت جهت گذراندن دوران سربازی به شهرستان جهرم از توابع استان فارس رفت و بعد از سپری کردن دوران آموزشی به تهران اعزام شد و به درجه گروهبان دومی نائل آمد. در سال 1356 به استخدام شرکت مخابرات کرمان درآمد و چون دارای دیپلم ریاضی بود در قسمت حسابداری مشغول به کار شد. ازدواج احمد در سن 26 سالگی از طریق خانواده آقای سیدرضا خوشرو با خانم طاهره علوی انجام شد و از زمان خواستگاری تا روز عروسی اشان هفت روز بیشتر طول نکشید. ثمره ازدواجشان فرزند دختری بود که به سفارش ایشان نامش را فاطمه گذاشتند که بعد از شهادتش به دنیا آمد. 
سردار شهید "احمد عبداللهی" جانشین گردان غواص لشکر 41 ثارالله بود که در عملیات کربلای 5 آسمانی شد.
ویژگیهای اخلاقی شهید احمد عبدالهی:
به اعتقادات مذهبی گرایش و علاقه زیادی داشت. اهل مطالعه بود، احادیث و نکته های مهم را یادداشت می کرد. برای نماز اول وقت و به جا آوردن آن در مسجد اهمیت زیادی قائل بود و به همه اطرافیانش هم این توصیه را می نمود. همیشه و در همه جا در حال ذکر خدا بود کمتر شبی پیش می آمد که نماز شبش ترک شود. او اکثر اوقات بخصوص دوشنبه ها و پنجشنبه ها روزه می داشت. در تشکیل مجالس قرآنی فعال بود. به دلیل عشق خاصی که به اباعبدالله داشت هر جا که مراسم عزاداری برپا می شد در آن شرکت می جست. 

وصیت نامه شهید احمد عبدالهی:
خداوندا ! تو را شکر می گويم که از اهل ولايت قرارم دادی تا طعم محبت تو و شيرينی وجود اين انسان های شايسته بارگاه کبريائيت را احساس نمايم، سپاس به آستان مقدست که ما را در زمانه ای آفريدی که زندگی و مرگمان هدفدار است. 
خدايا با همه ی آلودگی و روسياهيم مشتاق لقای توام، خدايا حيات طيبه ی انسانی را آن کسانی درک کردند که به تو پيوستند و از غير تو گسستند و خود را برای تو خالص کردند و دنيا را نه جای ماندن که گذرگاهی برای ورود به جهانی ديگر يافتند ، خدايا چه می شود به اين عبد بی پناهت که مأمنی جز تو ندارد ترحمی کنی.
خدايا عامه مردم خواهان عمر طولانی هستند اما چه سود برای کسی که جز عصيان اوامر تو و سنگينی بار گناه ره توشه ای ندارد . خدايا من که در اين چند روز زندگی نتوانستم منشأ اثری باشم ، از درگاه کرمت مسئلت دارم خون ناچيزم را منشأ تحول در خويشان و آشنايان و افرادی قرار دهی که هنوز در خواب غفلت هستند و عظمت و حقانيت اين انقلاب و رهبری پيامبرگونه ی آن را درک نکرده اند و تنها به فکر رفاه طلبی و پرورش جسم خاکی خود می باشند و خود را از درک معرفت ذات باری تعالی و حيات واقعی محروم کرده اند.
خدایا اگر با ريختـه شدن خون بی ارزش اين بنده ی ناچيزت قدمی در راه سـربلندی و پيروزی اسلام برداشتـه می شود ، ذره ذره ی وجودم را در اين راه تقديم آستان کبريائيت می کنم . خدايا بيش از اين شاهد عصيانگری هايم نباش و از اسارت بيرون بياورم ، ای مولا بر من مپسند که در بستر بميرم و فيض عظمايت را نصيبم کن .خدايا چگونه خودم را قانع کنم که عزيز زهرا(س) ، حسين مظلوم(ع) در راه تو بدنش قطعه قطعه شود و اين حسين مرگی کوچک را طلب کند . اينک که آيين پاک محمدی مدعيان ايمان را به ياری می طلبد بر ماست که از پا ننشينيم و با آتش خشم وجودمان و رگبار گلوله های تفنگ هايمان به دشمنان اسلام ثابت نماييم که خون پاک اباعبدالله الحسين (ع) با همان حرارت و جوشش در رگ هايمان در حرکت است ، امروز بايستی قدرت اسلام را به جهان استکبار بفهمانيم.
امروز روزی است که بايد حق تفنگ هايمان را با ريختن خون سفاکان از خدا بی خبر ادا نماييم . ای تاريخ تو شاهد باش  و بنويس که امروز فرزندان خمينی در راه دفاع از اسلام تا پای جان ايستاده اند و تمامی سختی ها را به جان خريده اند ، به فرزندانمان بگو که پدران شما جان خود را فدای قرآن کردند و مجد وعظمت را برای شما به ارمغان آوردند ، امروز وظيفه ی ما را اباعبدالله الحسين (ع) تعيين کرده، حسين به يزيد زمان «نه» گفت وظيفه ی ما نيز همان است که به يزيد زمان «نه» بگوييم و دست سازش به آن ها ندهيم ، حسين همه ی هستی خود را فدای اسلام کرد وظيفه ی ما نيز همان است . در سايه ی ايثارگری ها و مبارزات فرزندان لايق ماست که آمريکای جهانخوار ذلت را پذيرا شده ، ما در سايه ی اين جنگ فهميديم ملتی که مبارزه ندارد بايد ذلت را قبول کند .
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده