پروردگارا: ساليان درازي را در زير پرده جهل و غفلت و پستي و ذلت، بي شرمي و حقارت، بي پروايي و وقاحت و گمراهي و ضلالت بسر برده ام.
نوید شاهد کرمان، شهید محمود میرزایی حمیدابادی، پانزدهم اردیبهشت 1344در شهرستان رفسنجان به دنیا آمد. پدرش حسین کشاورز بود. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست وششم خرداد 1362در فارسیاب خرمشهر بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای رستم اباد رفسنجان واقع است.

مناجات نامه شهید محمود میرزایی:

اَللّهُمَّ اِنّي اَساَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ وَفاتي قَتْلاً في سَبيلِكَ
بسم الله الرحمن الرحيم

وَ لا تَکونوا کَالَّذینَ نَسُوا اللّٰهَ فَاَنْسیٰهُمْ اَنْفُسَهُمْ اُولٰئَکَ هُمُ الْفاسِقونَ

و نباشيد از كسانيكه خداوند را فراموش كردند و خدا نيز آنها را به خود فراموشي دچار نمود كه آنان همان فاسقين هستند.

بارالها ترا سپاس مي گويم و بر درگاهت سجده بجاي مي آوريم و ترا شكر مي گويم.

خداوندا: به آستانه كبريايي تو آمده ام و به بارگاه مقدس تو تقرب جسته ام.

معبودا: اينك اين بنده پرگناه و پرجرم تو با سيلابي اشك و تني نحيف و قلبي چركين و دلي پرهوي و ديدگاني بي حيا به سويت آمده است.

پروردگارا: ساليان درازي را در زير پرده جهل و غفلت و پستي و ذلت، بي شرمي و حقارت، بي پروايي و وقاحت و گمراهي و ضلالت بسر برده ام.

مناجات عارفانه شهید محمود میرزایی حمیدابادی
و اما... اما با وجود اين همه گناه با وجود اين همه تباه باز مي دانم كه روزنه رحمت تو بر كسي بسته و پوشيده نيست. اين را به يقين يافته ام كه اگر حسابرسي من به دست تو باشد كه هست تو تواب و رحيمي. تو بصير و سميعي. تو رئوف و رحيمي. تو منان و لطيفي و از گنهكار درخواهي گذشت. گناهانم را خواهي پوشاند و از عذابت در امانم نگه خواهي داشت.

خداوندا: چه ساليان درازي كه از من ستايشها نمودند ولي من ذره اي از آن ستايشها را در خود ندانسته ام.
خداوندا: چه بسيار رخ داده است كه خود را بيش از آنچه كه هستم نشان داده ام.
خداوندا: مرا ببخش كه چه بسيار خود را بهترين افرادي مي شناختم.
خداوندا: مرا ببخش كه چه بسيار تهمت غيبت و افترا از دهانم به بيرون جسته است.
خداوندا: مرا ببخش كه همواره در پي يافتن شهرت بوده ام.
خداوندا: مرا ببخش كه همواره بر ديگران حسادت مي ورزيدم.
خداوندا: مرا ببخش كه چه بسيار سخنان گزاف و بيهوده و لغو گفته ام.
خداوندا: مرا ببخش كه چه بسيار نماز بجاي آورده اما نمازي سرتا پا ريا.
خداوندا: مرا ببخش كه چه بسيار بر ديگران دروغ بسته ام.
خداوندا: مرا ببخش كه در روياروي هست تو اشكم جاري نگشت.
خداوندا: مرا بيامرز كه فرامين تو را به پشت گوش انداختم.
خداوندا: مرا بيامرز كه نهال تقوي را در سرزمين درونم نپروراندم.
خداوندا: مرا بيامرز كه چشمه خضوع و خشوع را در قلبم بوجود نياوردم.
خداوندا: مرا بيامرز كه دستانم به آلودگيها آلوده گشته است.
خداوندا: مرا بيامرز كه دستانم به آلودگيها آلوده گشته است.
خداوندا: مرا بيامرز كه شكمم را از لقمه هاي حرام پر كرده ام.
خداوندا: مرا بيامرز كه عمري را در اسارت هوي و هوس گذراندم.
خداوندا: مرا بيامرز كه احترام شايسته را بر پدر و مادرم بجاي نياوردم.
خداوندا: مرا بيامرز كه هرگاه سخن مي گفتم و گوينده بودم شنونده را جاهل و خود را عالم مي پنداشتم.
خداوندا: مرا ببخش و بيامرز كه هر توانايي داشتم در رهت مصرف ننمودم.
خداوندا: رخم را در پيشگاهت سفيد گردان.
خداوندا: مرا از سياه دلي در آور و به روشنايي رهنمون گردان.
خداوندا: مرا بيامرز كه چه بسيار شوخيهايي كه سبب كم عقلي مي گردد، انجام دادم.
خداوندا: مرا بيامرز كه هرگز آنچنانكه بايد و شايد به كتاب تو روي نياوردم و آنرا با بهاي اندكي خريدم.
خداوندا: مرا بيامرز كه صله رحم بجاي نياوردم.
خداوندا: مرا بيامرز كه چه بسيار فكر امور دنيوي مرا به خود مشغول داشته است.
خداوندا: مرا بيامرز كه چه بسا اتفاق افتاده سات كه ماندن را بر رفتن ترجيح داده ام.
مناجات عارفانه شهید محمود میرزایی حمیدابادی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده