به مناسبت سالروز شهادت
در یکی از روزهای گرم تابستان، در خانواده ای سرشار از محبت و صمیمیت در روستای خمبر آباد از توابع شهرستان مینودشت شیرمرد دیگری پا به عرصه وجود نهاد. تنها شش بهار از عمرش گذشته بود که راهی دبستان استقلال روستای هم جوار خود تلوستان شد...
نوید شاهد گلستان؛ هویت شهید پلاک وی نیست هویت شهید خون جاری بر پیشانی اوست که تقدیر آن در عهد الست بر پیشانی او می درخشد.

تاملی بر زندگی نامه «شهید علیرضا جان آبادی»
آشنایی با شهید

در یکی از روزهای گرم تابستان، در خانواده ای سرشار از محبت و صمیمیت در روستای خمبر آباد از توابع شهرستان مینودشت شیرمرد دیگری پا به عرصه وجود نهاد. این خانواده گرم و صمیمی با وجود اینکه مثل بسیاری از خانواده های آن زمان با فقر و تنگدستی دست به گریبان بودند اما همچنان با ایمان کامل زندگی فقیرانه خود را اداره می کردند به همین دلیل خدا کودکی از جنس فرشتگان را به آنها هدیه کرد. نام کودک را به دلیل ارادت به ائمه اطهار علی رضا نهادند.تنها شش بهار از عمرش گذشته بود که راهی دبستان استقلال روستای هم جوار خود تلوستان شد و مسیر یک و نیم کیلومتری خانه تا روستا را با همان سن کمش می پیمود.

پس از اتمام دوران دبستان، دوران راهنمایی را در روستای محمود آباد از توابع گالیکش شروع نمود و با نمرات عالی به پایان رسانید و ایشان برای ادامه تحصیل باید به شهر بروند ولی از نظر وضعیت اقتصادی نمی توانستند چنین کاری را بکند و تحصیل علی رضا دیری نپائید و به کمک خانواده شتافت زیرا با داشتن قلبی رئوف حاضر نمی شد دستان پینه بسته مادر را ببیند وبه انان یاری نرساند. به همین دلیل سنگر علم و دانش زرا رها کرده و جهت تأمین معاش خانواده مشغول به کار شد. گویا خود درک کرده بود باید به عرش کبریایی صعود کند.

ایشان شرکت در راهپیمایی و بسیج و نماز جمعه را هرگز از یاد نمی برد و همواره حضوری پررنگ و فعال در این عرصه ها داشت.علاقه علی رضا به امام و شهدا وصف ناپذیر بود و قلم از بیان آن عاجز است. گویا خدا عنصری به عنوان خستگی در وجود این مرد خدای ننهاده بود کسی نمی توانست درک کند که او چقدر از کار و فعالیت و کمک به همنوعانش لذت می برد وبه این کار عشق می ورزید. با این خصوصیات اخلاقی وقتی کشور خود را در خطر دید نتوانست تحمل کند و از طریق بسیج داوطلبی مینودشت در سال 1365 به پیغام امام لبیک گفتند و به جبهه های جنوب کشور شتافتند و عزم خود را برای رسیدن به یگانه معبودش جزم کرد.

او شهادت را بر ماندن با ننگ و ذلت ترجیح داد.ایشان چون تیر بارچی یگان خود بودند پس از رشادت ها و به هلاکت رساندن بسیاری از عراقی ها در منطقه جنوب سال 1365 مفقود الاثر شدند و دیگر خبری از ایشان نیافتند و هنوز سنگ مزاری نیست، پیکری نیست، انگار هیچ چیز نیست و پدری که فرزندش را در کفن خیالی پیچیده و زیر تابئتی خیالی اشک می ریزد و بغض هایش را نجیب و استوار زیر گام هایش له می کند. پدرش با ایمان راسخ و قلبی مملو از نور و امید افتخار می کند که چنین فرزندی را به انقلاب هدیه داده است.

منبع : پرونده فرهنگی شهدا/ اداره تبلیغات و فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امورایثارگران استان گلستان


برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده