خاطراتی پیرامون جهادگر شهید «رحمت الله آبسالان»؛
او عاقبت مزد تمام خوبي‌هايش را گرفت و در راه خداوند بدون هيچگونه ترديدي طي طريق كرد و با خون پاك خودش باغ شاداب انقلاب را شاداب‌تر و سرزنده‌تر كرد.
نوید شاهد کرمان، جهادگر شهید «رحمت الله آبسالان» دهم ارديبهشت 1345 در روستاي چغارچوئيه از توابع شهرستان بافت به دنيا آمد. تا پايا ن دوره راهنمايي درس خواند. جهادگر بود. از سوي جهادسازندگي در جبهه حضور يافت. چهارم مرداد 1367 ، در شلمچه بر اثر اصابت تركش به پهلو، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

خاطراتی از شهید رحمت الله آبسالان به نقل از دوست شهید را با هم مرور می کنیم:
"من و شهيد رحمت‌الله آبسالان دوران ابتدايي را با هم سپري كرديم و تا سال سوم راهنمايي كه او تحصيل را به قصد حضور در جبهه ترك كرد با هم بودم. انسان بسيار باتقوا، نماز خوان و قرآن خوان بود.

در اوايل سال 1366 به عنوان بسيجي به جبهه رفيتم و در يگان بهشتي آموزش ديديم. آبسالان از من كوچك‌تر بود، در آنجا به دليل آنكه شهيد خيلي كم سن و سال بود، گفتند شما خيلي كوچك هستيد و نبايد به منطقه نزديك شويد، اما شهيد با اصرارهاي فراوان خواست در جبهه بماند با اين وجود نمي‌گذاشتند كه به منطقه جنگي و جبهه برود.

بعد از اينكه ما را به منطقه اعزام كردند، او را برگرداندند اما هنوز شش ماه نگذشته بود كه او دوباره به جبهه بازگشت و حدود شش ماه در جبهه ماند. در همين ايام ما از بسيج خواستيم كه به سپاه پاسداران بپيونديم كه بعد از قبولي درخواستمان هر دو سرباز سپاه شديم. او جلوتر از من سرباز شده بود. سال 1367 كه من هنوز روزهاي سربازي را مي‌گذراندم، او وارد جهاد شد.

چيزي از ورودش به جهاد نگذشته بود كه زمين ماندنش را تاب نباورد و اين رسالت عظيم را به سرمنشاء تمامي خوبي‌ها پيوند داد. خبر شهادت او را از برادرم كه پاسدار بود و در منطقه شلمچه خدمت مي‌كرد شنيدم. بي‌تاب خودم را به محل شهادتش رساندم و ديدم شهيد شده است.

رحمت‌الله انسان با خدا و باايماني بود، دعاي كميل مي‌خواند و با قرآن انس داشت، او به ورزش علاقه وافري از خود نشان مي‌داد و گاهي اوقات فوتبال بازي مي‌كرد. از رسيدگي به كارهاي خواهر و برادرانش خسته نمي‌شد و در كارهاي خانه و كشاورزي همدوش پدر و مادرش زحمت مي‌كشيد.
به ما توصيه مي‌كرد دعاي كميل بخوانيم، دنبال كارهاي غيراخلاقي نرويم و هميشه در پي تقواي الهي باشيم. آنقدر صبور و مهربان بود كه زبان از بيان آن ناتوان است و قابل وصف نيست، در كشاورزي و كارهاي بنايي كارآزموده و استاد بود به طوريكه ديوار خانه‌اي را كه او با دست‌هاي خودش بنا نهاده هنوز پا برجاست و يادگار اين شهيد بزرگوار است.

او عاقبت مزد تمام خوبي‌هايش را گرفت و در راه خداوند با قدم‌هاي استوارش بود بدون هيچگونه ترديدي طي طريق كرد و با خون پاك خودش باغ شاداب انقلاب را شاداب‌تر و سرزنده‌تر كرد و در جوار حضرت دوست آرام گرفت.
راوی: محمد چغارچي 

منبع: پایگاه اینترنتی پژوهشکده مدیریت و سیاست دفاعی دفاع مقدس
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده