وصیت نامه شهید «محمدحسن اسدی زیدآبادی»:
در وصیت نامه «محمدحسن اسدی» آمده است: خداوند منان را سپاسگزارم که مرا از خانواده ای مسلمان خلق کرده تا بتوانم با ریختن خونم برای این مملکت و اسلام حقانیت اسلام را در جهان به اثبات برسانم.

به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید «محمدحسن اسدی زیدآبادی» هجدهم فروردين 1346 ، در روستاي حسن آباد از توابع شهرستان سيرجان به دنيا آمد. وی تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. تعميركار خودرو بود و به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. سرانجام در ششم اسفند 1366 ، در ماوو ت عراق بر اثر اصابت تركش به صورت، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي روستاي محمودآباد تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.

با ریختن خون من حقانیت اسلام در جهان به اثبات می رسد

قسمت هایی از وصیت نامه «محمدحسن اسدی زیدآبادی» را با هم مرور می کنیم:

بسم الله الرحمن الرحیم

خداوند منان را سپاسگزارم که مرا از خانواده ای مسلمان خلق کرده تا بتوانم با ریختن خونم برای این مملکت و اسلام حقانیت اسلام را در جهان به اثبات برسانم. خدا را شکر می کنم که به من لیاقت داد که در راه مقدس گام بردارم و از این بابت افتخار می کنم.

در آغاز سخنی دارم با پدر خوبم. پدر جان شما باید افتخار بکنید که فرزندی داشته اید که توانست جانش را در راه خداوند و در راه مخلوق دانا فدا بکند. پدر جان از شهید شدنم ناراحت نشوید چون من راه خودم را انتخاب کرده ام و آن راهی جز یاری رساندن به دین مبارک اسلام نیست و به این موضوع باید افتخار بکنید.

پدر جان برای من گریه و زاری ننمایید زیرا پسرتان راه حسین بن علی (ع) را رفته و اگر خواستید گریه کنید برای سیدالشهدا امام حسین(ع) گریه کنید.

یک سخن با تو دارم ای مادر بهتر از جانم و آن اینکه پس از شهادتم همچون زینب که داغ حسین (ع) را به دل خرید و مرا سرافراز کنید و اگر این کار را بکنید روحم را شاد کرده اید.

بر مزارم گریه و زاری نکنید و این را بدانید که من هیچوقت احساس تنهایی نخواهم کرد اگر در دنیا شما خانواده عزیزم را که حتی بهتر از جانم دوست داشتم از دست دادم. مادر عزیزم هر وقت که به گریه می افتی به یاد زینب(س) باش که در صحرای کربلا چه می کرد.

و شما ای خواهرانم راه زینب را انتخاب کنید و برای من گریه نکنید چون اسلام و قرآن به من احتیاج داشت و من به یاری قرآن و اسلام رفتم.

و تو ای برادرم من از خدا برای شما صبر می طلبم و با حکمت خود می توانید پشت منافقین را به خاک بیافکنی.

من از خدا می خواهم که وقتی مرا در قبر می گذارند آقا و جد بزرگوارم سالار شهیدان را با من هم صحبت گرداند و از خدا می خواهم که قبل از مرگ روی مهدی صاحب الزمان عصر(عج) را ببینم و لحظه ای که مرا به جانب قبرستان می برند علی اکبر(ع) و حضرت قاسم علیه السلام بر جنازه من نوحه سرایی کنند.

خدایا! خدایا! تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. جنگ جنگ تا پیروزی. مورخه 30 / 11 / 65




با ریختن خون من حقانیت اسلام در جهان به اثبات می رسدبا ریختن خون من حقانیت اسلام در جهان به اثبات می رسد

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده