نوید شاهد- شهید خیراله جنت شعارمدتی برای انجام مأموریتی به دادسرای انقلاب اسلامی اهواز اعزام و در آنجا مشغول به خدمت شد. نیروهای ضد انقلاب و گروهک های معائد خود را طلبکار نظام می دانستند و همواره دنبال ضربه زدن به اسلام بودند و هر روز مشکلی ایجاد می کردند. وی نیز تمام توان خود را برای مقابله با این جریانات گذاشته بود، ایشان بخوبی جریانات نفاق را می شناخت و از آن طرف نیز نگران وضعیت جوانانی بود که فریب حرف های فریبنده ی سردمداران آنها را خورده و جذب آن گروهکها شده بودند. وی همه وجود خود را به میدان آورد و با آرامش و وقار و متانت به سراغ آن جوانان رفته و سعی بر آگاه ساختن آنان از نیات شوم سردمداران آن گروهکها نمود.در ادامه سایت نوید شاهد شما را به خواندن زندگی نامه این شهید بزرگوار دعوت می‌نماید.

به گزارش نوید شاهد خوزستان، شهید خیراله جنت شعار پانزدهم  تیر ۱۳۳۷ در خانواده ای مذهبی در شهرستان بهبهان به دنیا آمد. پدرش فرج الله نام داشت و فروشنده بود و مادرش خورشيد نام داشت. از همان ابتدای کودکی علاقه خاصی به اسلام داشت چنانکه در آن دوران نمازش را صحیح کرده و به مسجد علاقه زیادی نشان می داد. در زمان انقلاب نیز فعالیتهای بسیار چشمگیری داشت.

پیروزی انقلاب اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی به حفاظت از دستاوردهای انقلاب پرداخت. مسئولیت هایی که به او محول می شد را با دل و جان به انجام می رساند. تا پايان دوره متوسطه در رشته تجربي درس خواند و ديپلم گرفت. مدتی برای انجام مأموریتی به دادسرای انقلاب اسلامی اهواز اعزام و در آنجا مشغول به خدمت شد. نیروهای ضد انقلاب و گروهک های معائد خود را طلبکار نظام می دانستند و همواره دنبال ضربه زدن به اسلام بودند و هر روز مشکلی ایجاد می کردند. وی نیز تمام توان خود را برای مقابله با این جریانات گذاشته بود، ایشان  بخوبی جریانات نفاق را می شناخت و از آن طرف نیز نگران وضعیت جوانانی بود که فریب حرف های فریبنده ی سردمداران آنها را خورده و جذب آن گروهکها شده بودند. وی همه وجود خود را به میدان آورد و با آرامش و وقار و متانت به سراغ آن جوانان رفته و سعی بر آگاه ساختن آنان از نیات شوم سردمداران آن گروهکها نمود و در این راه با همه ناملایمتها و صدماتی که نصیبش شد توانست بسیاری از آن جوانان را متوجه حقایق نماید.

عضو سپاه پاسداران

با تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، وی از اولین کسانی بود که به عضویت این نهاد مقدس در آمد و همواره در راه اندازی و منظم ساختن آن می کوشید و برای ناکام کردن دشمنان انقلاب اسلامی، زمانی که امام خمینی (ره) فرمان تشکیل بسیج ارتش ۲۰ میلیونی را صادر نمودند این مسئولیت مهم را نیز در شهرستان پذیرا شد و با شور و شوق به مردم در مساجد و مدارس آموزش فرهنگی و نظامی می داد و در همین زمان بود که ایشان از طرف گروهکهای وابسته به شرق و غرب تهدید به ترور شد. وقتی ضد انقلاب های داخلی، کردستان را میدان تاخت و تاز خود قرار دادند به همراه جمعی از یاران سپاهی، خود را به آنجا رساند و مدت زمان طولانی را در آن خط به نبرد با تجزیه طلبانی که از صداقت و سادگی مردم آن دیار سوء استفاده کرده بودند پرداخت.

اسکان مهاجرین

با شروع جنگ تحمیلی در تاریخ سی و یکم شهریور ۱۳۵۹ شهرستان بهبهان شاهد ورود تعداد زیادی از هم استانی هایی که ساکن شهرهای آبادان و خرمشهر بودند گردید. با ورود و مشاهده وضعیت اسفناک آنها توسط مردم بهبهان همه متوجه عمق فاجعه شدند. بلافاصله سپاه مأموریت پیدا کرد در اولین فرصت نسبت به اسکان مردمی که از جنگ آسیب دیده بودند اقدام نماید. شهید خیراله در کنار تعدادی از دوستان خود موفق شد در حداقل زمان ممکن این کار را به انجام برساند. روز به روز بر تعداد مهاجرین جنگی در شهر افزوده می شد و ایشان در این میان  این عزیزان آرام و قرار نداشت، با سختی و مشقت نسبت به تهیه جا و مکان برای مهاجرین بی پناه تلاش می کرد و چقدر با ناملایمات مواجه شد.

اعزام به خرمشهر

وقتی کار اسکان مردم مهاجر تقریباً سر و سامان گرفت فرماندهی سپاه بهبهان تصمیم گرفت برای کمک به مدافعین خرمشهر گروهی را اعزام نماید. بلافاصله گروه آماده شد و فرماندهی آن گروه نیز بر عهده ایشان  گذاشته شد و آن گروه مدت زمانی را در کنار مدافعین خرمشهر به نبرد با دشمن متجاوز پرداخت. با سقوط خرمشهر شهید خیراله به همراه نیروهایش به بهبهان برگشت و بدون درنگ گروه دیگری را برداشت و روانه جبهه شوش شد و در عملیات بیست و پنج فروردین ۱۳۶۰ حماسه ها آفرید. در عملیات فتح المبین از ناحیه پا مجروح شد و در همان ایام بود که به دیدار امام امت رهسپار گردید و موفق شد در بیت امام دست امامش را ببوسد و با فریادی که از قلبش بر می خواست بگوید: امام جانم بقربانت.

شهادت

وی در عملیاتهایی همچون طریق القدس، فتح المبین و بیت المقدس (که در این عملیات از ناحیه کمر و صورت مجروح گردید) حضوری فعال داشت و سرانجام بیست و چهارم تیر 1361 در عملیات رمضان با طلوع آفتاب دشمن پاتک سنگینی را آغاز نمود. دشمن با تمام توان و قوای خود برای بازپس گیری مواضعی که شب قبل به تصرف گردانی که شهید خیراله فرماندهی و هدایت آن را به عهده داشت (گردان رعد بهبهان) بر آمده بود و هجوم می آورد. صدای انفجار گلوله خمپاره ها و شلیک مداوم گلوله های تانک دشمن لحظه ای قطع نمی شد. بوی دود و آتش و خاک و خون همه جا را فرا گرفته بود. ناگهان صدای انفجار شدیدی همه جا را لرزاند، وقتی گرد و خاک خوابید پیکر خونین ایشان که مورد اصابت ترکش ها واقع شده بود مشاهده شد. امدادگران خودشان را بالای سر او رساندند ولی تقدیر برایش چیز دیگری رقم زده بود و این گونه شد که پس از مدت ها تلاش و جنگیدن در میادین نبرد از کردستان تا جنوب کشور بالاخره خود را به جمع یاران و دوستان شهیدش رساند و جاودانه تاریخ شد.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده