نوید شاهد - یکی از همرزمان شهید "عبدالعلی ناظم پور" در خاطره ای می گوید: «والفجر 8 ، گردان حمزه توی محاصره افتاده بود. قرار بود تخریب چی ها دژ را منفجر کنند اما به خاطر روشن شدن هوا نتوانسته بودند...» متن کامل خاطره این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.

تخریب چی گردان و عمل به تکلیف

به گزارش نوید شاهد فارس، شهید "عبدالعلی ناظم پور" در 18 دی ماه 1340 در جهرم دیده به جهان گشود. تحصیلات را تا مقطع دیپلم در  گذراند. وی سرانجام در حالی که 17 ماه و شش روز از ازدواجش می گذشت در 4 بهمن سال 1365 در عملیات کربلای 5 منطقه شلمچه به شهادت رسید.

متن خاطره:
والفجر 8 ، گردان حمزه توی محاصره افتاده بود. قرار بود تخریب چی ها دژ را منفجر کنند اما به خاطر روشن شدن هوا نتوانسته بودند. همگی دمغ چسبیده بودند به خاک ریز و داشتند خود خوری کرده و سیبیلشان را می جویدند که زیر گرد و خاک گلوله ها، یک تویوتا پر از مواد منفجره، پشت خاک ریز ترمز زد.
کاکا علی بود، سرش از ماشین بیرون کرد و ناراحت داد زد: چرا دژ رو منفجر نکردین... مگه نمی دونین بچه های مردم دارن تلف میشن؟...
گفتند: ببخشین کاکا علی هوا روشن شد نتونستیم.» عصبانی تر داد زد: «مگه ما برا هوا می جنگیم که اگر تاریک بود بجنگیم اگر روشن بود نجنگیم؟ ما یه تکلیفی داریم کاکا! چه هوا روشن باشه چه تاریک، باید به تکلیفمون عمل کنیم... حالا بی زحمتی شما همین جا لالا کنید خودم منفجرش می کنم و ...»
با ناراحتی به راننده اشاره کرد که حرکت کند. راننده گذاشت دنده یک، تا ماشین آمد حرکت کند، چند تا از بچه ها غیرتی شده، پریدند جلوی ماشین و آن را متوقف کردند و بلافاصله درش را باز کرده، دست کاکاعلی را گرفته و از ماشین کشیدندش پایین و خودشان پریدند بالا و سریع در را بستند و ماشین حرکت کرد.
بقیه ی بچه ها هم دویدند و خودشان را چسباندن به ماشین و از هر جایش که امکان داشت آویزان شدند. ماشین گاز داد و همه چیز توی گرد و غبار محو شد... یک ساعت بعد دژ منفجر شده گردان حمزه از محاصره نجات پیدا کرد.

انتهای متن/
منبع : کتاب علی کاکا

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده