روایتی خواندنی از همرزم شهید" حسین اخلاصی زنگنه"؛
نوید شاهد – جابر قادری، همرزم شهید "حسین اخلاصی زنگنه" در روایتی می گوید:« بعضی اوقات شهید را علمدار صدا می زدیم در امور نظامی بسیار خوش فکر بود با کمترین امکانات سعی می‌کرد نقاط آسیب پذیر دشمن را هدف بگیرد و همین امر باعث موفقیت اش شده بود.»
به گزارش نوید شاهد کرمانشاه؛ شهید حسین اخلاصی زنگنه سوم بهمن 1338 در شهرستان کرمانشاه به دنیا آمد. پدرش یدالله و مادرش صغرا نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته تجربي درس خواند. به عنوان پاســدار در جبهه حضور یافت. 25 آبان 1361 با سمت فرمانده گردان عاشورا تیپ المهدي در مندلي عراق بر اثر اصابت گلوله به گردن، شهید شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.

شهید در امور نظامی بسیار خوش  فکر  بود

*روایتی خواندنی از جابر قادری- همرزم شهید
در منطقه ی سومار یک شب باران به شدت می بارید. در آن محل سیل‌بند بود، گفتند: همین جا پشت این سیل بند و خاکریز چادر بزنید. ما هم دست به کار شدیم. پشت سیل بند آب فراوان جمع شده بود، ناگهان سیل‌بند شکسته شد و آب داخل چادر سرازیر شد. کاملاً خیس شدم. خیلی عصبانی شده بودم. تا چشمم به آقا حسین افتاد با صدای بلند گفتم: این چه وضعیه ؟ آب چادر ما رو با خودش برده! با آرامش گفت: گل‌گلاب چیزی نشده که و بعد کوله من را که خیس و گلی شده بود برداشت و گفت بیا بریم داخل چادر ما دنبالش رفتم. از توی کوله خودش لباسی به من داد و گفت: بیا عوض کن  این اولین برخوردی بود که با حسین اخلاصی داشتم. اخلاق زیبا و برخوردهای خوبی که داشت باعث رفاقتمان شد. شهید اخلاصی آدم بزرگ و بسیار مودب و با وقاری بود وقتی می رفتیم با او صحبت کنیم از او خجالت می کشیدیم حتی نمی‌توانستیم از او چیزی بخواهیم. در ابتدا هیچ کس نمی‌دانست و فرمانده گردان است همیشه لباس بسیجی و خاکی به تن داشت در گردان وقتی آماده و به ستون می شدیم، یک شعار مخصوص داشت و به حالت رجزخوانی بلند می گفت:  "یا علی مدد حیدر" داد، بعضی وقت ها علمدار صدایش می زدیم در امور نظامی بسیار خوش  فکر  بود خودش وسط ستون می ایستاد  و با این شعار روحیه ی خاص به نیروها می و همین امر باعث موفقیت اش شده بود. با کمترین امکانات سعی می‌کرد نقاط آسیب پذیر دشمن را هدف بگیرد یادم هست از روی ارتفاعات کانی شیخ سرازیر شدیم و در بخشی از تپه نزدیک دشت مندلی گیر افتادیم. دشمن با دوشکا روی ما اجرای آتش کرد حسین رفت و از پشت سر به آنها حمله کرد و مسیر ما باز شد.
انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده