به مناسبت سالروز عملیات کربلای4؛
مهدی در چهارم دی ماه سال 65 به عنوان معاون فرماندة گروهان شهید حاج احمد امینی از گردان 410 غواص در عملیات کربلای 4 شرکت کرد و در جزیره ام الرصاص به آرزوی دیرینة خود رسید.
نوید شاهد کرمان، مهدی، سومین فرزند خانواده بود که در اردیبهشت سال 43 در روستای حمیدیه به دنیا آمد، وی دوران ابتدایی را به امید برخورداری از کیفیت آموزشی بهتر در مدارس روستاهای حمیدیه، قوام آباد و دبستان های فردوسی وسعد شهر کرمان گذراند و سپس وارد مدرسة راهنمایی مهر کرمان شد.

این دوره از زندگیش مصادف با روزهای پر التهاب قبل از انقلاب شد. او علی رغم سن کمش در راهپیمایی ها شرکت میکرد وبا یکی از دوستانش  اعلامیه های حضرت امام را در زادگاهش پخش می کرد. وی که در فاجعة آتش سوزی مسجد جامع کرمان حضور داشت، توسط عُمّال رژیم وکولی ها مورد ضرب و شتم قرار گرفت، به گونه ای که کتف و زانویش آسیب دید.

او علاقة زیادی به مطالعه داشت و یک کتابخانة شخصی در منزل داشت، وی با کمک جمعی از دوستانش ، اولین کتابخانة مسجد زادگاهش را راه اندازی کرد.

مهدی بعد از پیروزی انقلاب در هنرستان فنی «شهید چمران»  رشتة راه و ساختمان را برای ادامة تحصیل برگزید. وی که یکی از اعضای فعال انجمن اسلامی هنرستان و انجمن اتحادیة اسلامی مدارس بود، از طرف انجمن ،اقدام به تشکیل کلاسهای قران، تئاتر و ... در مدارس می کرد.

او که تنها فرزند ذکور خانواده بود. در سال 1360 بعد از گذراندن یک دورة آموزشی، عازم جبهه شد و در عملیات طریق القدس به منظور آزاد سازی بستان، به عنوان کمک تیربارچی، شرکت کرد.

عملیات فتح المبین، دومین صحنة حضور مهدی در جنگ بود. او در این عملیات، بر اثر اصابت ترکش به ناحیة فک، به شدت مجروح شد؛ به گونه ای که فک و چند تا از دندان هایش شکستند. او را به بیمارستانی در شهرستان آمل اعزام کردند وی بعد از چند روز، از بیمارستان، مرخص شد و جهت ادامة مداوا به کرمان رفت و در این مدت به ادامة تحصیل پرداخت. ایشان قبل از عملیات رمضان، عازم جبهه شد و در واحد مخابرات تیپ 41 ثارالله به عنوان بیسیم چی مسئول خط، مشغول خدمت گشت.

مهدی بعد از پایان عملیات رمضان به کرمان بازگشت و درسش را ادامه داد. او بعد از اخذ مدرک دیپلم و شرکت در آزمون کنکور سراسری، در دانشگاه امام صادق (علیه السلام) قم، پذیرفته شد. اما به دلیل نیاز جبهه به نیرو، عازم مناطق جنگی گشت و به برادران مهندسی – رزمی لشکر پیوست و در کنار آنها نقش قابل توجهی برای احداث خاکریز، سنگر، دژ و جاده در عملیات خیبر و بدر در فاصلة بین سالهای 62 و 63 داشت.

مهدی بعد از عملیات بدر، به گردان 410 غواص به فرماندهی حاج احمد امینی  پیوست و بعد از گذراندن دوره های آموزشی سخت و طاقت فرسا در هرمزگان و سرچشمه، با توجه به لیاقت هایی که از خود، نشان داد به عنوان معاون یکی از گروهان های گردان 410 در عملیات والفجر 8 شرکت نمود. او در این عملیات، یکی از بهترین دوستانش  را از دست داد و با بدنی تاول زده و شیمیایی در مراسم هفتم دوستش شرکت کرد.

مهدی در چهارم دی ماه سال 65 به عنوان معاون فرماندة گروهان شهید حاج احمد امینی  از گردان 410 غواص در عملیات کربلای 4 شرکت کرد و در همان ساعت آغازین عملیات بر اثر اصابت گلولة مستقیم به ناحیة سر، در جزیره ام الرصاص به آرزوی دیرینة خود رسید. پیکر مطهرش بعد از تشییع در گلزار شهدای خانوک به خاک سپرده شد.

خانوادة شهید، یک سال و نیم بعد از شهادتش یک مدرسة راهنمایی شبانه روزی دخترانه در زادگاهش به نامش ساختند.
روحش شاد و یادش گرامی باد.

منبع: کتاب شهدای خانوک
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده