خاطرات رزمندگان گردان 410 غواص لشکر ثارالله؛
نوید شاهد - وقتي آقاي هاشمي از شهید "علی عابدینی" در مورد انجام يا لغو عمليات سوال کرد، پرسيد:«حضرت امام (ره) چه گفته اند؟» آقاي هاشمي گفت: «ايشان مي فرمايند کار را ادامه بدهيد.» عابديني بلند شد و گفت: «ما رفتيم آماده شويم. تکليف ما جنگيدن است، بقيه‌‌اش با خدا.»

به گزارش نوید شاهد کرمان، پرسنل گردان 410 لشکر 41 ثارالله به عنوان گردان خط شکن چنان نقش ارزنده اي در عمليات ها داشتند که سپهبد شهید «حاج قاسم سليماني» فرمانده لشکر 41 ثارالله در دوران دفاع مقدس در مصاحبه اي گفته است: «گردان 410، يک ستاره ي درخشان در لشکر 41 ثار الله بود. ستاره‌ي زهره اي بود که همه نور آن را مي ديدند».

تکلیف ما جنگیدن است

در ادامه به مرور خاطراتی از گردان 410 غواص لشکر ثارالله می پردازیم:

قبل از عمليات کربلاي 4، در حوزه‌ي علميه‌ي قم درس مي‌خواندم. يک روز علي عابديني فرمانده گردان تلفن کرد و پس از سلام و احوالپرسي گفت:«روحاني نداريم و گردان بي روحاني مثل ماشين بدون فرمان است. خودت را برسان.» آدرس را داد و همان روز حرکت کردم: غروب روز بعد به محل استقرار گردان رسيدم، عابديني به استقبالم آمد.
پرسيد: «شيخ سوغاتي چه آورده اي؟» گفتم: «سوغاني ما حديث و روايت است.» گفت:«بهترين سوغاتي همين است.» بعد از نماز مغرب و عشا حديثي خواندم و گفتم: «فکر نکنيد غواص شده ايد، شيطان به شما کار ندارد. شيطان دست بردار نيست. سراغ رزمنده مي‌آيد. سراغ غواص مي‌آيد. شيطان به اين‌جا مي‌آيد.به مقر گردان 410 مي‌آيد و ...»
علي صادقي بلند شد. گمان کردم سوالي دارد.همه ساکت بودند. گفت: «نمي‌خواهد خودت را به زحمت بيندازي و استدلال کني که شيطان به اينجا مي‌آيد، ما همه مي‌دانيم که مي‌آيد.» پرسيدم:«از کجا مي‌دانيد؟» گفت: «چون تو اينجا را پيدا کردي و آمدي، پس شيطان هم پيدا مي‌کند و مي‌آيد.» صداي خنده‌ي بچه ها به هوا رفت.
راوی: محمد حسين جلالي


***عمليات کربلاي 4 ، با وجود همه‌ي مراقبت هايي که شد، متاسفانه لو رفت. فرماندهان در انجام عمليات يا لغو آن ترديد داشتند. جلسه‌اي با حضور آقاي هاشمي رفسنجاني در سنگر قـرارگاه خاتم تشکيل شد. با موتور حاج قاسم را بـه جلسه بردم. قرار شد اعضاي جلسه با فرمانده گردان هاي خط شکن مشورت کنند. بنابراين برگشتم و علي عابديني فرمانده گردان 410 را با خودم به جلسه آوردم.
بحث‌ها شروع شد. فرمانده گردان ها نظر دادند تا اينکه نوبت به عابديني رسيد. وقتي آقاي هاشمي از ايشان در مورد انجام يا لغو عمليات سوال کرد، پرسيد:«حضرت امام (ره) چه گفته اند؟» آقاي هاشمي گفت: «ايشان مي فرمايند کار را ادامه بدهيد.» عابديني بلند شد و گفت: «ما رفتيم آماده شويم. تکليف ما جنگيدن است، بقيه‌‌اش با خدا.»
راوی: مهدي شفازند

منبع: کتاب گردان غواص

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده