شهید «حاج قاسم سلیمانی» پیرامون شهید زنگی آبادی می گوید: ایده حاج یونس این بود که ما باید نیروهایمان را مانند چریک تربیت کنیم به طوری که اگر یک هفته توی بیابان گیر کردند و اسیر شدند از گرسنگی یا تشنگی اطلاعات را لو ندهند و مقاومت در مقابل این امر تنها از طریق آموزش‌های سخت و طاقت فرسا میسر است.

به گزارش نوید شاهد کرمان؛ سردار شهید «حاج یونس زنگی آبادی» اول فروردین1340 در روستای زنگی آباد از توابع کرمان به دنیا آمد. با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و در پادگان قدس سپاه پاسداران کرمان مشغول خدمت شد و بارها به جبهه اعزام گردید، حاج یونس در عملیات های بدر، فتح المبین، رمضان، خیبر، والفجر مقدماتی، والفجر1، والفجر3، والفجر4، والفجر8، کربلای1، کربلای4، کربلای5 شرکت کرد، باشکوه ترین فراز زندگی سردار شهید، خاک شلمچه و عملیات کربلای5 بود. حاج یونس در 23 دی ماه 1365 به شهادت رسید.

روایت سردار سلیمانی از ایده های ناب حاج یونس

در ادامه خاطراتی پیرامون شهید «حاج یونس زنگی آبادی» را مرور می کنیم:

*** او خودش را مدیون مادرش می‌دانست و می‌گفت: مادر کی می شود که من تلافی این همه زحمات شما را بکنم. هر شب که نماز شب می خواند از صدای گریه اش متوجه بیدار شدنش می شدم. هر موقع نماز می خواند چشمهایش را می بست سجده آخر نماز را خیلی طولانی به جا می آورد. حاج یونس می گفت: بچه ها نباید به من علاقه پیدا کنند چون باعث می شود که جبهه رفتن را به تأخیر اندازم. موقعی که حاجی از سفر حج برگشته بود مادرش گفت: حاجی چرا خبر ندادی که می آیی می خواستم گوسفند قربانی کنم و حاجی در جواب گفت: مادر کارهای مهمتر از این هم داریم؛ در جبهه ها برادران منتظر حضور من هستند و با سروصدای ما احتمال دارد برخی از همسایه ها ناراحت شوند.
راوی: طاهره زنگی آبادی، همسر شهید

*** ایده حاجی این بود که ما باید نیروهایمان را مانند چریک تربیت کنیم به طوری که، اگر یک هفته توی بیابان گیر کردند و اسیر شدند از گرسنگی یا تشنگی اطلاعات را لو ندهند و مقاومت در مقابل این امر تنها از طریق آموزش های سخت و طاقت فرسا میسر است. هیچ گاه یک ذره خستگی در وجود وی نمی شد احساس کرد وقتی چشمش به انسان می افتاد محال بود با اخم و بدخلقی نگاه کند. یک لبخند نیم رخ کوتاهی همیشه روی لبش نقش می بست.
راوی: سردار حاج قاسم سلیمانی

*** اگر به رزمنده ای می گفت تا آن تپه بدو خودش نیز همراه وی می دوید. در پایان آموزش هم به آن ها می گفت من هر چه سختگیری می کنم به خاطر خودتان است و هدف این است که در جبهه ها، نلنگید و کم نیاورید و رزمندگان وقتی که به جبهه می رفتند و شرایط را از نزدیک لمس می کردند تازه می فهمیدند که حاج یونس چقدر دلسوز آنان بوده است. حاج یونس همیشه می گفت: اگر وظیفه حکم کند کاری را انجام دهم دیگر سختی و مصائب، مشکلات و مسائل و موانع نمی تواند در به ثمر رساندن آن کار موثر باشند.
راوی: نجف زنگی آبادی، همرزم شهید

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده