سیری در کلام شهید عباس افشار؛
شهید «عباس افشار» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: «مبادا بی‌تفاوت بنشینید که علی اکبر (ع) در راه حسین (ع) و با هدف کشته‌ شد.»

وصیت

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید عباس افشار، دهم فروردين 1347، در روستای فرارت از توابع شهرستان شهريار به دنيا آمد. پدرش عبدالمحمد، كارگری می‌کرد و مادرش نجمه نام داشت. طلبه علوم دینی و حوزوی بود. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. دوم بهمن 1365، در شلمچه با اصابت تركش به شهادت رسيد. مزار وی در روستای يوسف آباد صيرفی تابعه شهرستان زادگاهش واقع است.


متن وصیت‌نامه شهید افشار را در ادامه بخوانید. 
 
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ‏

به نام خدای شهیدان و راستگویان، به نام خداوندی که مرا هستی بخشید و نعمات وسیعش را به همه‌ی ما ارزانی داشت، به نام خداوندی که ما را از میان سیاهی‌ها و منجلاب فساد به‌سوی نور رهنما شد و با درود و سلام بر امام زمان (عج) مهدی موعود منجی عالم بشریّت و سلام بر امام عزیزمان خمینی کبیر این عارف متّقی، این پیر جماران که وقتی لب به سخن می‌گشاید چنان لرزه بر اندام شرق و غرب می‌افکند که گویا کاخ‌های سُست آنان هم اکنون بر سر آنها خراب خواهد شد و با سلام به شهدای اسلام از صدر اسلام تا کربلای حسینی و از کربلای حسینی تا کربلای خمینی، خدمت تمامی دوستان و برادران حزب اللّهی سلام عرض می‌نمایم.

برادران همه می‌دانید که دل بریدن از دوستان و خانواده بسیار مشکل است امّا وقتی مسئله، مسئله‌ی اسلام و دفاع از قرآن باشد دیگر خانواده، دوست و دنیا معنا ندارد. این درس را اباعبدالله الحسین (ع) در روز عاشورا به همه‌ی آزادگان داده است. وقتی امام و مولا و فرزند پیامبر(ص) در میدان جنگ فریاد می‌زند:  ان کان دین محمد لم یستقم الا بقتلی. فیا سیوف خذینی؛ اگر دین محمّد(ص) پایدار نمی‌شود مگر با کشته شدن من پس ای شمشیرها مرا دریابید، ما نیز باید فریاد بزنیم اگر دین رسول خدا پایدار نمی‌شود مگر با کشته شدن ما پس ای تیرها ما جوانان را دریابید که مرگ در راه اسلام بهتر از زندگی با کفّار است. برادران! جبهه نه تنها سنگر دفاع از اسلام و قرآن است، بلکه یک دانشگاه است، یک مدرسه است، مدرسه‌ی عشق رسیدن به لقاالله. آری! تا کسی در بین رزمندگان نباشد و گوش به مناجات‌های شبانه‌ی آنان در آن تاریکی و در دل سنگر ندهد هرگز نخواهد فهمید که مدرسه‌‎ی عشق چیست و عاشق کیست؟ و معشوق کدام است؟ معشوق خداست و عاشق بنده‌ی خدا. پدران و مادران! مبادا از جبهه رفتن فرزندانتان جلوگیری کنید که فرزندان هر قدر عزیز باشند از حسین فاطمه (ع) عزیزتر نیستند و مگر خودمان نبودیم که می‌گفتیم: حسین جان، ای کاش در کربلایت بودیم یاریت می کردیم. حال حسین زمان در میدان است و فریاد سر داده است: «هَل من نَاصِرٍ يَنْصُرُنِي‏؟»  آیا کسی هست مرا یاری کند؟ پس به یاری‌اش بشتابید که آنان که رفتند حسینی اند و آنانکه ماندند باید کاری زینبی کنند و اگر نه یزیدیند. اکنون تاریخ تکرار شده و به‌قول امام عزیزمان تمامی کفر در مقابل تمامی اسلام ایستاده است، مبادا از کافران باشیم؟!؟ برادران و خواهران! آگاه باشید که با ریخته شدن خون هر شهید مسئولیّت ما نیز سنگین‌تر می‌گردد، زیرا که باید بار او را نیز به دوش بکشیم. برادران و خواهران حزب اللّهی! دعای کمیل‌ها و نماز جمعه و نماز جماعت‌ها را تقویت کنید که دشمن از اینها می‌ترسد و نگذارید مساجد خالی بماند که فردای قیامت هیچ جوابی در مقابل خدا نخواهیم داشت.

برادران بسیجی! بر شماست که جبهه‌ها را پُر کنید و هدف اصلی خودتان که همان دفاع از اسلام در جبهه‌هاست را فراموش ننمایید و بر هر فرد مسلمان واجب است که بسیجی باشد، چنانچه امام فرمود: مملکتی که بیست میلیون جوان دارد باید بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. مبادا در رختخواب بمیرید که حسین(ع) در جنگ با دشمن و علی(ع) در محراب عبادت به شهادت رسید. مبادا بی‌تفاوت بنشینید که علی اکبر (ع) در راه حسین (ع) و با هدف کشته شد. برادران و خواهران انجمن اسلامی! سخت بکوشید که امری بس دشوار برگردن شماست که همانا امر تبلیغ دین و قرآن است و خستگی به دل راه ندهید که کار برای خدا خستگی ندارد. از تمامی مردم می خواهم که در یاری بسیج، انجمن اسلامی، کتابخانه و بسیج دانش آموزی کوتاهی نکنند که آخرت همه در گرو همین اعمال است. از پدر و مادر پُر مِهرم تقاضا دارم برای من گریه نکنند که من خوشحالم، بلکه برای مظلومیّت اباعبدالله الحسین (ع) و حضرت قاسم (ع) گریه کنید و از برادرانم می‌خواهم راهی را که در پیش گرفته‌اند ادامه دهند و نگذارند اسلحه‌ی من بر زمین بیفتد و از خواهر گرامی ام می‌خواهم صبر پیشه کند تا فردای قیامت در پیش روی زینب کبری (س) سرافراز باشد که او بر شهادت 72 تن صبر کرد.

در پایان از تک تک شما حلالیّت می‌طلبم و امیدوارم مرا ببخشید، به امید پیروزی حق بر باطل در جبهه های نور علیه ظلمت. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار.  23 روز روزه‌ی قضا دارم إن شاءالله اگر توانستید بجایم بگیرید، از برادران عزیزم علی و مهدی می‌خواهم که چون خیلی‌ها را اذیّت کردم و حقّ النّاس به‌گردن دارم از طرف من از اشخاصی مثل آقا سهراب، سعید، مجید، مشتی صفت، کاظم، نادر، محمود و خلاصه تمامی کسانی که شاید غیبتشان را کرده باشم خصوصا اعضای بسیج و همه و همه حلالیّت بطلبید. پدر و مادر گرامی‌ام که بسیار اذیّتتان کردم، زن‌داداش، نسرین، علی، مهدی، پسرخاله، فرنگیس، فهیمه، خاله‌ها، پسرخاله‌ها، دخترخاله‌ها، دایی‌ها، پسردایی‌ها، دختر دایی‌ها و عمو حلالیّت می‌خواهم و امیدوارم مرا ببخشید.  هر شب جمعه فاتحه‌ای برایم بخوانید. در مورد کتاب‌ها و لباس‌ها و هرچه که دارم هر کاری می خواهید انجام دهید، از نسرین و پسرخاله می‌خواهم درتربیت شهره و میثم کوشا باشند. از پدر و مادرم هم می‌خواهم در تربیت سمیّه بکوشند. ضمنا سلام مرا به خانواده‌ی آقای هاشمی خصوصا اسماعیل برسانید و بگویید مرا حلال کنند. در مورد دفنم هم اگر جنازه‌ای بود هرکجا صلاح می‌دانید دفن کنید. بنده عاصی خدا فرزند شما عبّاس افشار. والسّلام علی من اتبع الهدی 
 
پيام شاخص شهيد بزرگوار بر اساس متن وصيّت نامه و مطابقت با آيات و روايات
 
پيام شهيد: برادران جبهه نه تنها سنگر دفاع از اسلام و قرآن است، بلکه یک دانشگاه است، یک مدرسه است، مدرسه عشق به لقاءالله.
 
شاهد قرآنی: وَقَاتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ. (بقره / 244)
و در راه خدا كارزار كنيد و بدانيد كه خداوند شنواى داناست.

انتهای پیام/ 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده