جان باخته راه امام بود
به گزارش نوید شاهد همدان، شهید سیدابوالفضل هزاوهای در اول تیر ۱۳۳۸ در خانوادهای روحانی و در شهر همدان متولد شد. پدر به لحاظ ارادت به خاندان اهل بیت عصمت و طهارت و شیفتگی به علمدار دشت کربلا اولین فرزند خود را ابوالفضل نام نهاد تا در مسیر زندگی به آن پرچمدار جان باخته حسین بن علی (ع) اقتدا کند.
ابوالفضل پس از گذراندن دوران طفولیت دوره ابتدایی را در مدرسه شاهپور سابق و مدرسه علمی که مدرسهای دینی و مذهبی با برنامههای فرهنگی و تربیتی خاص بود گذراند در همان حال در جلسات مذهبی در جهت تعلیم و یادگاری احکام دینی و تلاوت قرآن شرکت فعال داشت و توانست در همان ایام قرآن و احکام دینی را بدرستی فراگیرد و در حد قابل توجهی نیز به آنها عامل بود.
وی گرچه از استعداد نسبتاً بالایی برخوردار بود، اما به دلایلی پس از پایان دوره راهنمایی از ادامه تحصیل منصرف شد و به شغل آزاد مشغول شد تا منبع درآمد و حرفهای برای آینده خود بیاموزد.
پس از رسیدن به سن سربازی روانه گنبد کاووس شد و دوره آموزشی را در آنجا طی کرد. سپس به اصفهان اعزام شد، کمتر از یک سال از سربازی نگذشته بود که زمزمههای انقلاب در کشور طنین انداز شد و مبارزات ملت ایران به رهبری امام راحل برای کسب ازادی، استقلال و حاکمیت دینی آغاز شد و طبعاً مراکز نظامی نیز از این جریان فراگیر متاثر شد. امام خمینی طی فرمانی در پاییز ۱۳۵۷ از سربازان در پادگانهای رژیم شاهنشاهی خواست تا پادگانها را تخلیه کنند، این امر میتوانست ضربه سنگینی به ارتش و نیروهای مسلح باشد، نیروهایی که شاه به حماست آنها بسیار امیدوار بود.
شهید سیدابوالفضل هزاوه در امتثال فرمان امام خمینی پادگان را ترک و به خانه برگشت و در پاسخ به سوال خانواده که چرا آمدهای؟ گفت: مگر نشنیدید که امام خمینی دستور دادند که سربازان از پادگانها فرار کنند و تحت امر رژیم شاه نمانند، من هم به امر امام این کار را کردم و اینگونه شد که ابوالفضل دیگر به پادگان برنگشت تااینکه انقلاب اسلامی به پیروزی رسید.
شهید هزاوه همواره یکی از نیروهای فعال و پای ثابت در راهپیماییها بود و پس از پیروزی نظام جمهوری اسلامی به اصفهان رفت و برگه پایان خدمت خود را با توجه به بخشودگی مابقی سربازی دریافت کرد.
پس از پیروزی انقلاب و تشکیل کمیتههای انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به جمع پاسداران کمیته انقلاب اسلامی همدان پیوست و از نیروهای فعال و آماده آن یگان محسوب میشد و در ماموریتهای انتظامی محوله در کنار سایر پاسداران کمیته نقش ارزنده و بارزی داشت. او در ماههای حضور در کمیته انقلاب شبانه روز در خدمت انقلاب بود و کمتر شبی را در خانه سپری کرد.
با آغاز جنگ تحمیلی شهید معظم پس از مدت نسبتاً زیادی خدمت در کمیته و پادگان قهرمان در سال ۶۱ در قالب اعزامهای متعدد به جبهههای نبرد اعزام شد و در مناطق عملیاتی غرب و جنوب کشور به صورت سرباز و بسیجی پاک باز و در رستههای پیاده و آرپی جی زن حضور فعال داشت و به حفظ تمامیت ارضی ایران و دستاوردهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی همت گماشت.
البته شهید در کنار فعالیت در جبهه زمانی که در همدان بود به ادامه تحصیل پرداخت و مقداری نیز در این زمینه پیشرفت کرد، سرانجام پس از بارها حضور فعال در جبهههای جنگ در زمستان ۱۳۶۵ پس از آغاز عملیات کربلای ۴ به جبهههای جنوب اعزام شد و پس از رشادتهای فراوان در سنگرهای نبرد نهایت در یکی از تکهای عراق در کربلای ۵ در سپیده دم روز هشتم اسفند در حالی که عراق با بمباران منطقه انبار تسلیحات در یکی از مناطق را به آتش کشیده بود و آن شهید بزرگوار در تلاش برای جابه جایی برخی از مهمات و سلاحها بود براثر اصابتب ترکش خمپارههای دشمن بعثی به شهادت رسید و دین خود را به انقلاب و جمهوری اسلامی ادا کرد.
پیکر مطهر شهید در ۱۴ اسفند به همدان انتقال یافت و در ۱۶ اسفند به همراه تعدادی دیگر از شهدای گرانقدر در گلزار شهدای همدان به خاک سپرده شد.