شهیدی که با لبخند به استقبال شهادت رفت

شنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۴ ساعت ۱۰:۲۴
در زندگی نامه پاسدار شهید «علی رضائیان» آمده است: آخر اسفند ماه ۱۳۶۰ بود که به جبهه جنوب عازم شد و بعد از یک ماه به مرخصی آمد یک هفته در تهران بود وقتی که مرخصی‌اش تمام شد با قطار عازم جنوب شد، موقع رفتن می‌خندید و خوشحال بود. بعد از ۱۵ روز در شلمچه بر اثر اصابت گلوله شهید شد.

نوجوانی که پیش از رفتن به جبهه تمام داریهایش را به جنگ زده ها بخشید

به گزارش نوید شاهد تهران بزرگ،  شهيد «علي رضائيان»  در ۱۴ آذر ۱۳۴۴، در تهران چشم به جهان گشود. پدرش محمود، جعبه ساز بود و مادرش طاهره نام داشت. تا پایان سوم راهنمایی درس خواند. در سن شش سالگی به مدرسه رفت و تا اول نظری درس خواند تا اینکه ترک تحصیل کرد و به کارخانه پدرش می‌رفت در کلاس اول راهنمایی بود که انقلاب شروع شد و در مدرسه خیلی فعالیت می‌کرد مدیر مدرسه بچه‌ها را نمی‌گذاشت به تظاهرات بروند ولی با کوشش چند تن از بچه‌ها به تظاهرات می‌رفت. در تمام راهپیمایی شرکت می‌کرد، یک بار که اولین راهپیمایی در روز عید فطر شروع شد علی با شوق به صف تظاهرکنندگان پیوست بعد از مدتی که به خانه آمد دیدیم که پاهایش زخمی شده است.

در مطالعه‌هایش کتاب‌های محمود حکیمی را دوست داشت و تمام کتابهایش را مطالعه می‌کرد دو بار به کربلا مسافرت کرده بود و روز‌های جمعه با پدرش به کوهنوردی می‌رفت وقتی که انقلاب پیروز شد در شب ۲۲ بهمن در خیابان به پاسداری مشغول شد.

روزی که فرمان امام راجع به آموزش نظامی برای مردم صادر شد به مسجد رفت تا اسم نویسی کند، چون سنش کم بود قبول نکردند با تلاش زیادی که کرد عاقبت کار مسئولین بسیج قبول کردند هر شب به مسجد می‌رفت تا با اسلحه آشنا شود بعداز مدتی که اسلحه‌ شناسی تمام شد به میدان تیر رفت بعد از آن شروع به پاسداری کرد وقتی که نوبت پاسداریش می‌شد با شوق و علاقه زیادی می‌رفت بعداز اینکه انقلاب پیروز شد هر روز جمعه به نمازجمعه می‌رفت تا اینکه جنگ تحمیلی شروع شد مدتی که از جنگ گذشت به پدرش گفت که می‌خواهم به جبهه بروم پدرش هم قبول کرد، برای رفتن به جبهه روزه نذر کرده بود آخرین روز‌ها بود که می‌خواست به جبهه برود پول‌هایی که از کارکرد خود بدست آورده بود تمام آنها را به جنگ زده‌ها بخشید. بعد از مقدمات کار که در سپاه داشت به پادگان امام حسین (ع) رفت تا مدت یک ماه دوره دید آخر ماه اسفند ۱۳۶۰ بود که به جبهه جنوب عازم شد و بعد از یک ماه به مرخصی آمد یک هفته در تهران بود وقتی که مرخصی‌اش تمام شد با قطار عازم جنوب شد موقع رفتن می‌خندید و خوشحال بود بعد از ۱۵ روز در حمله بیت المقدس در ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت گلوله شهید شد. مزار او در بهشت زهرای تهران واقع است. علی ۱۷ سال عمر کرد و عاشق شهادت بود.

علی هیچ وقت نماز و روزه‌اش ترک نمی‌شد همیشه خود را از بدی‌ها دور می‌داشت هر هفته یک شب به درس قرآن می‌رفت و عاشق امام بود و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. 

 

برچسب ها
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده