زندگی نامه - صفحه 29

زندگی نامه
زندگی نامه شهید والا مقام علی محمد اسماعیلی از آران وبیدگل

مقابل آینه می‌ایستاد و می‌گفت: حالا آماده شهادتم!

علی‌محمد اسماعیلیان در اول دی‌ماه 1348 در خانواده‌ای مذهبی و در محیطی گرم و صمیمی ‌دیده به جهان گشود.در سحرگاه 28 فروردین 1367 مصادف با اولین روز ماه مبارک رمضان یعنی تنها بعد از ده روز حضور در جبهه، علی‌محمد اسماعیلیان به درجه رفیع شهادت نایل آمد. به علت آتش سنگین دشمن، همرزمانش نتوانستند پیکرش را به عقب برگردانند و علی‌محمد این‌چنین، در فاو جاودانه شد.
سردار شهید محمدتقی پکوک ، فرمانده توپخانه لشکر محمد رسول الله (ص)

پیش بینی عجیب یک شهید درباره نحوه شهادتش : به دو جای بدنم شلیک خواهد شد به مغزم به قلبم

سردار شهید محمدتقی پکوک 28 خردادماه 1334 در کاشان به دنیا آمد .« ای امت حزب‌الله بدانید که به دو جای بدنم شلیک خواهد شد یکی به مغزم که به اسلام می اندیشد و دیگر بر قلبم که برای اسلام می تپد».وقتی میثم این جمله را نوشت ، شهید پکوک را برای جلسه عملیات والفجر مقدماتی صدا کردند، پکوک کاغذ را تاکرد و در جیبش گذاشت ، 6 ماه بعد از آن ، 21 مردادماه 1362 در جاده ایلام ،با اصابت یک تیر به وسط پیشانی و طبق همان جمله‌ای که میثم به عنوان وصیتنامه برایش نوشت به شهادت رسید.
زندگینامه شهید والامقام اصغر اسلامی زاده آرانی از شهرستان آران و بیدگل

گوش به فرمان رهبر باشيد

شهید علی اصغر اسلامی زاده سال 1338ش در آران ديده به جهان گشود. بعد از گذراندن دوران ابتدايى و ورود به مدرسه‏ ى راهنمايى به علّت مشكلات مالى خانواده ترك تحصيل نمود ولى بعد از يكسال مجدّدا تحصيل را تا اخذ ديپلم، در سال 1359ش، ادامه داد.در حالى كه مشغول پاك‏سازى معبر در ميدان مين براى عبور رزمندگان بود، بر اثر انفجار مين به شهادت رسيد.
زندگی نامه شهید والامقام علی اصغر اربابی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

دومین شهید خانواده اربابی :پیام خون شهدا که آزادگی از بند ظلم و ستم استکبار

شهید علی اصغر اولین شهید خانواده اربابی در 10 مرداد ماه1348 مصادف با ميلاد با سعادت علي اصغر امام حسين(عليه السلام) به دنيا آمد.در عمليات والفجر 10 ( فتح حلبچه ) حضور پيدا كرد كه در پايان اين عمليات در سن نوزده سالگي در 66/12/28 به شهادت رسيد و پرچم رزم را به دست برادرش علي سپرد تا او ( شهید علي اربابي ) پرچم را تا پايان جنگ بدوش بكشد.
زندگی نامه سردار شهید علی محمد اربابی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

شش ماه ديگر شهيد خواهم شد

علي محمد اولین شهید خانواده اربابی مهرماه 1343 در بيدگل در خانواده اي متدين و مستضعف ديده به جهان گشود وسرانجام در تاريخ 1365/10/5 ساعت 1/30 بامداد روي اسكله خرمشهر ( روبروي جزيره ام الرصاص ) به آرزوي ديرينه خود ( شهادت ) نائل آمد.برادرانش علی وعلی اصغر نیز شهید میباشند.
متن کامل زندگی نامه شهید والامقام سردار شهید علی آقا اربابی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

شهید سوم از خانواده اربابی: اي‌خوش‌آن‌روزكه‌پروازكنم‌تابردوست

شهید علي اربابی اول ارديبهشت ماه سال 1336 در خانواده اي مذهبي و كشاورز در بيذگل متولد شد.در عمليات بيت المقدس 7 به آرزوي ديرينه خود كه همانا شهادت بود رسيد و به آستان قرب پرواز نمود و در جوار برادران شهيد بزرگوارش علي محمد و علي اصغر سكني گزيد و بدين ترتيب دفتر زندگي سراپا نورش را ورقي زد.
زندگى نامه شهید ولی الله نبی زاده؛

شهيد مازندرانى كه خواب شهادتش را ديده بود

در عملیات بیت المقدس شرکت کرد و سالم برگشت و دوباره در سپاه به ادامه خدمت پرداخت و پس از مدتی نتوانست آرام بگیرد و دوباره به جبهه رفت. این بار قبل از رفتن حال و هوای دیگری داشت، انگار خواب ديده بود که شهید می شود بیشتر موقعها را در اتاقی تنهایی قرآن و نماز می خواند.
معرفی کتاب اوج عشق یادنامه شهدای سین برخوار اصفهان

اوج عشق

معرفی کتاب اوج عشق:این کتاب توسط نشر زاینده رود در 168صفحهو1000 مجلد بچاپ رسیده است، .نویسنده کتاب رسول جزائری میباشد.در این کتاب تعداد 60 شهید بزرگوار از شهر سین برخوار معرفی گشته اند.وبرای هر شهید اطلاعات شناسنامه ای وتصاویر ووصیتنامه وخاطرات وچند بیت شعر عارفانه آورده شده است.
معرفی کتاب عشق به ایثار بیان حماسه شهدای شهر حبیب آباد

عشق به ایثار

معرفی کتاب عشق به ایثار:کتاب عشق به ایثار توسط نشر دارخوین در 120 صفحه و1000نسخه بچاپ رسیده است.نویسندگان کتاب زهرا حق شناس وسید محمد معین الدینی میباشند. در این کتاب تعداد نود شهید شهر حبیب آباد معرفی شده اند .شهر حبیب آباد یکی از شهرهای کوچک 45 کیلومتری اصفهان میباشد که با جمعیت کم دارای شهدای زیادی هست .این کتاب دارای خاطرات ونکات بسیار آموزنده از زندگی شهدا میباشد.
زندگی نامه شهید والامقام حسین مختص آبادی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

خدایا! سرمنزلم را بهشت جاودان قرار بده

حسین متولد سال 1345بود. او در سن 6 سالگی در دبستان میرعماد مشغول تحصیل شد.و چون معلم مدرسه­اش خانم بود در آن زمان (طاغوت) حجاب اسلامی را رعایت نمی­کرد از آن مدرسه تقاضای انتقال کرده و به مدرسه صباحی رفت.ساعت­ها پیاده به سوی مواضع دشمن بعثی پیش رفتند در ساعت­های اولیه بامداد روز جمعه 62/7/29 در حالیکه نبرد سنگین بین رزمندگان اسلام و کفر بعثی در گرفته بود و او مشغول هدایت یکی از گروهانها به سوی دشمن بود به مین برخورد کرده و به شهادت رسید.
قسمتی از زندگینامه شهید ورزشکار آیت اله شادمند

شهید ورزشکار:هرکس که تو را شناخت جان را چه کند

هید آیت اله شادمند فرزند مقصودعلی در تاریخ 16/اسفند/1341 در شهرضا میان خانواده‌ای متدین و زحمتکش به دنیا آمد . سرانجام در عملیات رمضان در محور کوشک در تاریخ 07/مرداد/1361 در سن 20 سالگی به آرزوی دیرینه خود رسید و پیکر پاکش در گلستان شهدای شهرضا به خاک سپرده شد.
کتابی پیرامون زندگی سردار شهید ولی الله نیکبخت

از سازندگی تا جاودانی

کتاب از سازندگی تا جاودانگی توسط انتشارات ستارگان درخشان در 1000 مجلد ودر112 صفحه بچاپ رسیده است .این کتاب زندگینامه شهید ترور ولی الله نیکبخت میباشد،ایشان در دوران طاغوت با سختاهای زاد کارشناسی ارشد رشته برق کسب میکند وا از اوایل انقلاب در استان سیستان وبلوچستان به خدمت در سازندگی وجهاد مشغول میگردد که طی توطئه ضد انقلاب ومنافقین واشرار منطقه وجاسوسان آمریکا این نخبه ومغز متفکر بی همتا به فیض شهادت نائل میگردد.
زندگی نامه شهيد والامقام ناصر ارباب پور بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

دوست داشتم هزار جان داشتم و در راه خدا اهدا میكردم

ناصر سال 1345ش در بيدگل به‏ دنيا آمد. دوران كودكى او همراه با مشقّات و رنج فراوان بود.در تاريخ 65/1/8، پس از وداع با خانواده،مجدّدا عازم گردان امام‏ محمّدباقر عليه‏ السلام شد و پس از مدّتى در شهر فاو عراق به شهادت رسيد.
مصاحبه با علی قاسمی، همرزم شهید محمد رضا فاطوری فر- قسمت اول؛

کلیپ/ به یاد شهید نام فرزندم را محمد رضا گذاشتم

شهید استوار دوم محمدرضا فاطوری فر در سال 1324 در محله تازه آباد کرمانشاه متولد شد. او بعد از رشادت های زیاد در جنگ با کفار در یک درگیری چند ساعته در منطقه قصرشیرین با کافران از خدا بی خبر در تاریخ دوم مهر 1359شربت شهادت را نوشید.

«تک‌تیرانداز»؛ پربیننده‌ترین فیلم نوروز 1400+ تیزر

نوید شاهد - رئیس مرکز تحقیقات سازمان صدا و سیمای کشور گفت: پربیننده‌ترین فیلم‌ سینمایی نوروز امسال «تک‌تیرانداز» بود که برای اولین بار از تلویزیون پخش شد و حدنصاب بی‌سابقه‌ای را شکل داد که طبق نظرسنجی‌های، رضایت ۸۰ درصدی را از آن خود کرد.
زندگی نامه و آلبوم تصاویر ناب و دیده نشده از شهید رحمان اسلامی

زندگی نامه و آلبوم تصاویر ناب و دیده نشده از شهید رحمان اسلامی

به مناسبت فرارسیدن سی و ششمین سالروز شهادت شهید رحمان اسلامی مختصری از زندگینامه و تصاویری از شهید را مرور می کنیم.
ابوی شهیدان والامقام دخیل(عباس) و علی اصغر چاقیان

حاج علی آقا چاقیان آرانی ابوی شهیدان والامقام دخیل(عباس) و علی اصغر به فرزندان شهیدش پیوست

دخیل (عباس) در پگاه 26 اسفند ماه سال 1341ش هم زمان با طلوع خون رنگ خورشيد، در محيط گرم خانواده‏اى مذهبى، چشم به جهان گشود. سرانجام در تاريخ 62/1/27 حين عمليّات والفجر زخمى شد و سپس به شهادت رسيد.در روز سوم مهرماه سال 1346 در خانواده‏اى مذهبى كودكى به دنيا آمد كه نام او على ‏اصغر نهادند.بر اثر برخورد خمپاره به تانك از ناحيه‏ ى اثابت تركش به پا شهادت را در آغوش كشيد و روحش به ملكوت اعلى پيوست.
زندگی نامه ورزشکار شهید حسین احمدی بیدگلی از شهرستان آران و بیدگل

پیام یک شهید ورزشکار: مدال افتخار شهادت

حسین احمدی در سال 1341 در خانواده‌ای مذهبی در محله باغ علوی بیدگل پا به عرصه وجود نهاد و ایام کودکی را با سختی‌ها و دشواری‌های زیاد پشت سر گذاشت. حسین در غرب کشور، دلاورانه جنگید و توانست به همراه دوستانش، شهر بانه را از وجود جنایتکاران پاکسازی کند. او در نهایت، خون خود را تقدیم میهن اسلامی کرد.
کتاب سهم من از عاقشقی نوشته جانباز 70 درصد شهرضایی

سهم من از عاشقی

معرفی کتاب: سهم من از عاشقی در تیراز 1110نسخه وسط انتشارات چاپ اندیشه در 384 صفحه به زیور طبع در آمده است . سهم من از عاشقی کتابی خود نوشت از جانباز 70 درصد نخاعی گردنی رمضانعلی کاووسی متولد 3/فروردین/1342 میباشد.ایشان بعد از بیان مختصر زندگی قبل از جانبازی بصورت مفصل ورود به دفاع از انقلاب وجنگ واتفاقات شیرین و معنوی وپر هیجان جنگ را تا مجروح شدن وبعضی خاطرات بعد جانبازی را بیان نموده است
پسرم می گفت: اگر فرار کنیم ما هم ضد انقلاب هستیم

ناگفته های مادر یکی از شهدای مرصاد از جنایت های منافقین در اسلام آباد

تازه داشت جنگ تمام می شد که خبر دادند منافقین وارد شهر اسلام آباد غرب شده اند. رعب و وحشت عجیبی در شهر حاکم شده بود زن و بچه ها وسایل مورد نیاز خود را برمی داشتند و فرار می کردند من هم در منزل به همراه دو فرزند پسر و دخترم تنها بودم. خیلی منتظر همسرم شدیم که خبری از او نشد به شهید سیروس گفتم باید برویم بچه های کوچکترم را حاضر کردم اما شهید مخالفت می کرد و می گفت اگر فرار کنیم ما هم ضد انقلاب هستیم.
طراحی و تولید: ایران سامانه