شهید یونس زنگی آبادی خودش را مدیون مادرش می دانست و می گفت: مادر کی می شود که من تلافی این همه زحمات شما را بکنم.
نوید شاهد کرمان، "خودش را مدیون مادرش می دانست و می گفت: مادر کی می شود که من تلافی این همه زحمات شما را بکنم.

هر شب که نماز شب می خواند از صدای گریه اش متوجه بیدار شدنش می گشتم. هر موقع نماز می خواند چشمهایش را می بست سجده آخر نماز را خیلی طولانی به جا می آورد.

حاج یونس می گفت: بچه ها نباید به من علاقه پیدا کنند چون باعث می شود که جبهه رفتن را به تأخیر اندازم.

موقعی که حاجی از سفر حج برگشته بود مادرش گفت: حاجی چرا خبر ندادی که می آیی می خواستم گوسفند قربانی کنم و حاجی در جواب گفت: مادر کارهای مهمتر از این هم داریم؛ در جبهه ها برادران منتظر حضور من هستند و با سر وصدای ما احتمال دارد برخی از همسایه ها ناراحت شوند.
راوی: همسر شهید

ایده حاجی این بود که ما باید نیروهایمان را مانند چریک تربیت کنیم به طوری که، اگر یک هفته توی بیابان گیر کردند و اسیر شدند از گرسنگی یا تشنگی اطلاعات را لو ندهند و مقاومت در مقابل این امر تنها از طریق آموزش های سخت و طاقت فرسا میسر است.
 
هیچ گاه یک ذره خستگی در وجود وی نمی شد احساس کرد وقتی چشمش به انسان می افتاد محال بود با اخم و بدخلقی نگاه کند. یک لبخند نیم رخ کوتاهی همیشه روی لبش نقش می بست.
راوی:سردار سلیمانی

شهید یونس زنگی آبادی در سال ۱۳۴۰ در خانواده‌ای مذهبی در شهر زنگی آباد از توابع کرمان به دنیا آمد. پدرش مردی مؤمن و مذهبی بود. پس از فوت پدر، مادرش با سختی و مشقت برای تأمین معاش زندگی همت کرد.یونس برای کمک به هزینه زندگی در کنار درس خواندن به کارگری روی آورد.
تدبیر، شجاعت و جسارت او در عملیات‌های مختلف جنگ ایران و عراق باعث شد تا سردار قاسم سلیمانی فرمانده وقت لشکر ۴۱ ثارالله او را به فرماندهی تیپ امام حسین انتخاب کند. او سرانجام در شلمچه در جریان عملیات کربلای ۵ به درجه شهادت نائل گشت.

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده