در آستانه ایام الله دهه فجر
بهمن 1357 یادآور روزهای شور و هیجان و حماسه ،روزهای قیام یک ملت مظلوم و ستمدیده علیه حاکمان ظلم و جور می باشد .مردم غیور استان کرمان همپای سایر هموطنان خود در این حماسه انقلابی حضور پر رنگ داشته و نقش آفرین صحنه های بی بدیل شدند . سهم مردم انقلابی کرمان در این برهه از زمان، تقدیم 23شهید والامقام می باشد که با توجه به نزدیک شدن به ایام الله دهه فجر برآن شدیم یاد و نامی از این عزیزان داشته باشیم .


در سال 1330در كرمان به دنيا آمد.چهارمين فرزند،وسومين پسرخانواده بود.هوش ودرايت و مهرباني، او را در كودكي زبانزد فاميل كرد.ازدوران نوجواني به مكانيكي علاقه مند بود و ازاين طريق مخارج تحصيل  خود را تامين مي كرد. پس از گرفتن ديپلم در زادگاه خود،وارد دانشكده ي علم وصنعت تهران شد ودر رشته ي مكانيك به تحصيل پرداخت. فعاليت هاي سياسي خود را بر ضد رﮊيم  از همين زمان آغاز كرد. دردانشگاه به پخش اعلاميه ها و متن سخنراني هاي امام پرداخت و در تحريك و آگاه سازي قشردانشجو عليه رﮊيم نقش قابل توجهي را  ايفا كرد. از طرف ديگر با رساندن اين اعلاميه ها و سخنراني ها و اطلاعات مربوط به تظاهرات هاي مردمي  تهران، در روشن سازي افكار مردم كرمان وهمچنين هدايت حركت هاي مردمي در اين استان نقش غير قابل انكاري داشت. پس از فارغ التحصيلي از دانشگاه ، به فعاليت هاي سياسي خود در كرمان ادامه داد و در تظاهرات ها شركت فعالانه داشت.

در سال 1357و در اوج درگيري هاي مردمي با رﮊيم پهلوي ، جلسه ي سخنراني در مسجد جامع كرمان ترتيب داده شد. رﮊيم كه از عواقب چنين سخنراني هايي به خوبي مطلع بود، با نيروهايي كه از قبل بر پشت بام و اطراف مسجد مستقر كرده بود، به مردم حمله كرد. درگيري بين مردم و نيروهاي رﮊيم به وجود آمد ، با شدت  گرفتن درگيري مردم وارد شبستان هاي مسجد شدند.  رﮊيم كه از قبل برنامه ريزي كرده بود، با گاز اشك آور مردم را وادار به خروج از مسجد كرد.

مردم از در ﭘشتي مسجد كه در واقع تنها راه فرار بود،خارج شدند؛ اما در آنجا نيز با كتك هاي نيروهاي رﮊيم مواجه شدند. ساواك از دو طرف با چوب و چماغ به جان مردم افتاد و از طرفي اقدام به خارج كردن چادرهاي زنان داخل مسجد كرد. مردمي كه با تحمل ضربه هاي فراوان از مسجد خارج شده بودند دو مرتبه همان كتك ها را تحمل كردند تا به نجات خواهران، مادران و همسران خود بشتابند . روز سختي بود. مسجد جامع كرمان شاهد زخمي شدن ده ها نفر از مردمي بود كه مي خواستند فرياد اعتراض آميز خود را به گوش دولت برسانند.

د اين اقدام رﮊيم نيز نتوانست مانع مردم شود. درست يك ماه بعد از اين ماجرا در روز 24آذر مردم به بهانه ي مراسم هفتمين روز شهادت يكي از شهدا در مسجد امام جمع شدند. همه مي دانستند كه اين گونه مراسم ها زمينه اي براي تظاهرات ها و حركت هاي بزرگتر است . رﮊيم كه مثل هميشه خطر را احساس كرده بود با گاز اشك آور به استقبال مردم رفت. درگيري بين مردم و نيروهاي رﮊيم شروع شد. اصرار براي داخل كردن مردم به شبستان ها ي مسجد بي فايده بود.مردم ديگر فريب نمي خوردند آنها يك بار اين كار را انجام داده بودند و نتيجه اش را ديده بودند. هركس با هر چه مي توانست به نيروهاي ساواك حمله مي كرد. در اين درگيري يكي از نيروهاي ساواك با كلت به يكي از مردم كه مشغول سنگ ﭘرتاب كردن بود حمله برد و او را زخمي كرد.مردم براي كمك به سمت او رفتند. مهندس ناصر دادبين كه از اعضا ثابت اين گونه تظاهرات ها و مراسم ها بود، فرد زخمي را سوار ماشين كرد تا به بيمارستان برساند. در همين حين تيري به سمت مهندس شليك شد و قلب او را مورد هدف قرار داد . يكي از دوستان اوكه ديگرتحملش را از دست داده بود،  فرياد اعتراض آميزي سر داد؛ اما ﭘاسخ او گلوله اي بود كه به سمتش شليك شد.در آن حادثه علاوه بر مهندس ناصر دادبين سه نفر ديگر به شهادت رسيدند. مراسم تشييع ﭘيكراين شهيدان خود تظاهرات ديگري را رقم زد و شور ديگري در مردم آفريد.

مهندس ناصر دادبين با شور انقلابي و تعهدي كه نسبت به انقلاب و اسلام احساس مي كرد ، وارد صحنه ي سياست شد.وي شيفته امام و ﭘيرو راستين ايشان بود؛به عبادت و ﭘيروي از خط ولايت تاكيد مي ورزيد و سعي در روشن سازي افكار جامعه داشت . وي با به راه انداختن مباحث مختلف سياسي و مذهبي در مساجد سهم قابل توجهي در روشن كردن افكار مردم نسبت به اوضاع جامعه ،امام وانقلاب ايفا كرد.او چه در منزل و چه در خارج از آن نقش معلم اخلاق را داشت.وي در 24آذر سال 1357 در حالي دعوت حق را لبيك گفت كه تنها چند ماه از به ثمر رسيدن درخت انقلاب باقي مانده بود. بعدها فرزندان و خانواده ي او راهش را ادامه دادند. چنان كه در عمليات بيت المقدس فرزند برادر او (رضا دادبین)در حالي كه 15 سال بيشتر نداشت، به عمويش ﭘيوست و راهش را جاودانه ساخت.

 

  

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده