به قدری متواضع بود که با رفتارش به دیگران درس می‌داد. وقتی دیگران کنار او می‌نشستند احساس می‌کردند در محضر یکی از علماء بزرگ نشسته‌اند.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، طلبه شهید سعید نادری در سال 44 در روستای باغبابوئیه از توابع جیرفت به دنیا آمد. دوران تحصیلات راهنمایی اوهمزمان با اوج گیری قیام‌های مردم برعلیه رژیم ستم شاهی بود که سعید این دوران را درجیرفت و درپای سخنان روحانیون مبارزو تبعیدی از جمله حضرت آیت الله امام خامنه‌ای(مدظله) گذراند.

در ادامه می خوانیم خاطراتی پیرامون زندگی شهید روحانی سعید نادری:

می گفت: "جاپید شاه" که ماموران فهمیدند باچماق بجان او افتادند

در اوج انقلاب اسلامی، هنگامی که ماموران شاه، عده ای چماق بدست را با شعارهای" جاوید شاه " به خیابان‌ها می‌آوردند و مردم را مجبور می‌کردند با آنها همراهی و شعار بدهند، سعید در کناری می‌ایستاد و همزمان با چماق بدست‌ها می‎گفت: "جاپید شاه " که ماموران فهمیدند و باچماق بجان او افتادند. آن زمان ما نمی‌فهمدیدم سعید چه می گوید بعد از انقلاب به درک و شعور والای او پی بردیم .

از تمکن مالی خوبی برخوردار بود ولی بسیار ساده و معمولی لباس می پوشید

با اینکه از تمکن مالی خوبی برخورداربود ولی بسیار ساده و معمولی لباس می پوشید تا کسانی که وضع مالی خوبی ندارند احساس حقارت نکنند. می‌گفت من که نمی توانم برای همه کسانی که امکانات ندارد امکانات تهیه کنم، پس خودم هم همرنگ آنها می‌شوم.

به هر منزلی که وارد می شدمی خواست بفهمد که آیا حلال و حرام را رعایت می کند

به هر منزلی که وارد می‌شد اگر با صاحب‌خانه آشنا نبود در مورد شغل و حرفه‌ی او سئوال می‌کرد و با کنجکاوی می‌خواست بفهمد که آیا حلال و حرام را رعایت می‌کند یا نه؟

عکسهای شهید بهشتی رو در روی بنی صدر قرار گرفت

قرار بود بنی صدر که آن‌زمان رئیس جمهور بود به جیرفت بیاید. سعید بچه‌ها را جمع کرد و تعدادی عکس آیت الله بهشتی به آنها داد که زیر پیراهن‌هایشان بگذارند و دو طرف جایگاه سخنرانی بنی صدر بایستند. چند نفر را هم مامورقطع کردن بلند گوها کرد. هنگام سخنرانی، ناگهان بلند گوها قطع شد و عکس‌های شهید بهشتی که آن زمان هنوز شهید نشده بودند از زیر پیراهن‌ها بیرون آمد و رو در روی بنی صدر قرار گرفت. بچه‌ها شعار می‌دادند " درود بر بهشتی". بنی صدر گفت: دستهایی در کار است که می‌خواهد به انقلاب خدشه وارد کند. خلاصه به درگیری کشیده شد و مراسم به هم خورد.

به معنای واقعی شاگرد امام صادق (ع) بود

در سال 61 در حوزه علمیه تهران ثبت نام نمود و از آنجا که بسیار طالب علم و فضل و تقوی بود درعین حال که درس می‌خواند، تدریس هم می‌کرد. او خود را در دروس و مباحث حوزوی ذوب کرده بود و به معنای واقعی شاگرد امام صادق (ع) بود. بقدری متواضع بود که با رفتارش به دیگران درس می‌داد. وقتی دیگران کنار او می‌نشستند احساس می‌کردند در محضر یکی از علماء بزرگ نشسته‌اند، بسیار جذبه داشت. می گفت دورنمای ما باید رسیدن به ائمه معصوم باشد تا حداقل یک طلبۀ عمومی بشویم.

هر تانکی را که شکار می کرد می گفت :" یا زهرا (س) سربازان اسلام را کمک کن

درعملیات بیت المقدس به اتفاق چند تن از دوستان عازم جبهه و بعنوان آرپی جی زن در گردان فعال می‌شود. پس از مدتی در قالب یک گروه ده نفری به شکار تانکهای دشمن می روند. با وجود اینکه سن او از بقیه کمتر بود ( حدوداً 17 سال داشت ) ولی بخاطر ایمان، تقوی، هوش و درایتی که داشت او را بعنوان مسئول گروه انتخاب می کنند و از دستوراتش اطاعت می کنند. هر تانکی را که شکار می‌کرد دوستانش خوشحال می‌شدند و شادی می‌کردند و دست می‌زدند ولی او می گفت:" یا زهرا (س) سربازان اسلام را کمک کن."،"یا حسین ( ع) رزمندگان اسلام را یاری کن."

 ولایتمدار و بر اساس آمال و آرزوهای درونی خود؛ به تنهایی تصمیم نمی گرفت

سعید نادری تسلیم محض خدا بود بنده‌ای بود ولایتمدار و بر اساس آمال و آرزوهای درونی خود؛ به تنهایی تصمیم نمی‌گرفت و سلسله مراتب فرماندهی را رعایت می‌کرد و فرامین رهبری را مو به مو اجرا می‌نمود و به دیگران نیز سفارش می‌کرد که این شیوه را برگزینند.

از ایشان می خواهد  اسرا در گوشه ای نشسته و با آب و غذا از آنها پذیرایی کنند

درعملیاتی در منطقه جیرفت، تعدادی از اشرار را دستگیر می‌کنند آنها را روی ماشین‌های سیمرغ سوار کرده به سپاه منتقل می‌کنند و سعید نادری هم در این عملیات شرکت داشت. ظهر که به مقرسپاه رسیدند پس از اقامۀ نماز، برای صرف ناهار مراجعه می‌کنند که سعید متوجه می‌شود اشرار هنوز بالای سیمرغ نشسته‌اند. بلافاصله به فرمانده مراجعه می‌کند و با توجه به گرمای بیش ازحد، از ایشان می‌خواهد که اجازه دهند اسرا  در گوشه‌ای در سایه نگهداشته و با آب و غذا از آنها پذیرایی کنند. این نمونه‌ای  از رفتار شهید والامقام بود که در مکتب ائمه علیهم السلام تربیت یافته بود.

گوشه‌ای از وصیت نامه شهید

شهیدان با هرقطره ازخون‌شان که بر زمین ریخت، بار مسئولیت بازماندگان را سنگین و سنگین‌تر کردند. مسئولیت پاسداری از خونشان و از اهداف پاکشان؛ مسئولیت پیروی از رهبر و قائد بزرگ انقلاب، مسئولیت ترویج احکام قرآن و اسلام و ..... پس خون شهدا را پایمال نکنید.

یادآور می شود: طلبه شهید سعید نادری در عملیات کربلای 5 در منطقه شلمچه با اقتدا به بانوی دو عالم حضرت زهرا  (سلام الله علیها) به شهادت رسید و پیکر مطهرش مفقود شد.

منبع: شمیم عشق
برچسب ها
غیر قابل انتشار : ۰
در انتظار بررسی : ۰
انتشار یافته: ۱
اردلان ایرانمنش پاریزی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۰:۱۵ - ۱۴۰۱/۰۱/۳۰
0
0
سلام و درود بر شهیدان والامقام، سردار شهید سعید نادری پسرخاله عزیزم آلان بابرادرم سرداربی سرشهید ارسلان ایرانمنش پاریزی در کنار هم که هستیدبرای مرا از یاد نبرده، من لیاقت شهادت رانداشتم جانباز پنجاه در صد، شدم، بدانید که راهتان راتا شهادت ادامه خواهم داد، پسرخاله و برادرعزیزم دلم برایتان تنگ شده شادی روح تان و همه شهیدان سه صلوات محمدی پسند باتشکر از دبیریادواره شهیدان طلبه، شهرداری جیرفت، برادر شهید ارسلان ایرانمنش پاریزی و پسرخاله سردار شهید سعید نادری،
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده