من به خاطر بی حجاب بودن او امتناع کردم و خطاب به او این شعر را خواندم که ” ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است/ ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، خاطره ای از زبان یکی از آزادگان کرمان پیرامون حجاب را مرور می کنیم:

چهارده ساله بودم که در یکی از عملیات ها به اسارت نیروهای بعثی درآمدم.یک روز در اردوگاه نشسته بودیم که دیدم یک زن خبرنگار هندی بدون رعایت حجاب وارد شد.
او برای مصاحبه با اسرای ایرانی آمده بود و به دنبال سوژه ی مناسب می گشت.
من همانطور که نشسته بودم سعی می کردم خود را پشت بالشی که به دستم بود، پنهان کنم.
ولی آن زن خبرنگار به طرف من آمد و گفت می خواهد با من مصاحبه کند.
من به خاطر بی حجاب بودن او امتناع کردم و خطاب به او این شعر را خواندم که ” ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است/ ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است.
مقداری در مورد حجاب با او صحبت کردم و گفتم در صورتی به سوالاتش پاسخ می دهم که حجابش را رعایت کند.
او هم گفت من یک روسری در کیفم گذاشته بودم که وقتی به ایران و دیدار آیت الله خمینی رفتم، بر سر کنم. حالا که شما اصرار بر حجاب دارید، آن را می پوشم.
سپس به من گفت: آیت الله خمینی گفته است که این اسرای نوجوان متعلق به ما نیستند، نظر شما در این مورد چیست؟ قدری هم از انسان دوستی صدام تعریف کرد و گفت او می خواهد اسرای نوجوان را آزاد کند. اما رهبر شما این گونه گفته اند.
من از شنیدن این صحبت خیلی ناراحت شدم و در جواب او گفتم: هر چه رهبرم بگوید، همان است. 
راوی: برادر آزاده مهدی تهامی

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده