وصیت نامه شهید محمود علی حسینی/ هميشه در صحنه باشيد
سهشنبه, ۰۹ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۳۴
تقاضاى ديگر من از شما دوستان و ملت شهيد پرور ايران اين است كه امام عزيز را تنها نگذاريد و هميشه در صحنه باشيد زيرا تجربه نشان داده انقلابها در طول تاريخ بدليل اينكه ملت در صحنه نبودند شكست خورده است.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، وصیت نامه شهید محمود علی حسینی که در تاریخ 9 شهریور سال 1361 به شهادت رسید، را مرور می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحيم
ربنا افرغ علينا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا على لاقوم الكافرين
شهادت گوهرى ارزنده باشد رسد انرا كه خاص بنده باشد با درود به امام امت رهبر كبير انقلاب وسلام به شهيدان و رزمندگان عزيز كه در جبهه هاى حق عليه باطل مشغول جنگ با كفارند ،اكنون كه بنا به تكليف الهى و فرمان امام عزيزمان عازم جبهه نبرد حق عليه باطل هستم بر خود واجب مىبينم كه چند جمله اى را بنام وصيت و به عنوان يادگارى بر خانواده و دوستان عزيزم بنويسم چون صحبتهاى من شامل قسمتهاى مختلفى است دوست دارم كه مقسم ان نيز خود باشم .
اول روى صحبتم با مادرپيرم است كه سالها براى من زحمت كشيده است و من نتوانستم كه حق او را بجا اورم اميد وارم كه سرپيچيهايى كه از فرمانت كردم را من ببخشى و شيرت را حلالم نمايى . مادر مى دانم كه تو در موقعيت سختى قرار گرفتى اما بدان كه اين سختيها اجر اخرت دارد زيرا تمام اين سختيها در راه خداست ،مادر سعى كن هميشه كارهايت را در راه خدا و براى خدا باشد حتى اگر اشكى مى ريزى براى خدا باشد نه براى حب مادر و فرزندى كه اين نه تنها اجرى ندارد اجر تو را نيز ضايع مى كند . ماد رخواهش دوم من اين است كه براى من گريه مكن زيرا من قابليت گريه تو را ندارم چون وقتى به انقلاب اسلامى مى نگرم حس مى كنم كه بزرگترين حماسه در طول تاريخ بشريت بعد از بعثت پيامبر است اما به خود مى نگرم كه در طول سالهاى انقلاب و بعد از پيروزى اين انقلاب كه هم اكنون در اولين روزهاى سالگرد اين جنگ هستيم هيچ مشكلى را براى اين جنگ نگشودم و هيچ خدمتى نتوانستم براى اين انقلاب بكنم و براى همين بود كه لازم ديدم به جبهه رفته تا من هم در اين انقلاب سهمى داشته باشم مادر سفارشى به تو دارم و همينطور به افراد خانواده ام و ان اينكه من به صرف اينكه در جبهه كشته شوم وشما به صرف اينكه خانواده من هستيد شهيد وخانوداه شهيد نيستيم بلكه اين لياقت را زمانىما پيدا مى كنيم كه واقعا در راه الله ودنباله رو ولايت فقيه باشم در وحله دوم رو به دشمن كرده و مى گويم ،اى دشمن زبون اگر فكر كردى كه با ريختن خون جوانان بى گناه مى توانى درخت پوسيده و خشكيده حكومت ظلم و جور خودت را دوباره سرسبز كنى در كمال اشتباه هستى زيرا به قول شهيد رجايى جوانان ما خون خود را به براى درختى ريخنتد كه ميوه ان ولايت فقيه است و توكوچكتر از انى كه بتوانى معنى اين حقيقت را بفهمى ،در مرحله سوم روى من به طرف دوستانم است همانطور كه من اسلحه برادران شهيدم را بر دوش كشيدم و رسالت اين شهيدان را دنبال كردم اكنون كه اسلحه من را در حالى كه به اخرين درهاى دشمن رسيده ام نگذاريد كه بر زمين بماند . و جاى شهداى ميدان جنگ را پر كنيد . «اين جبهه آلوده به خون رنگ است هنوز » «اسلحه از دست مينداز كه جنگ است هنوز » وتقاضاى ديگر من از شما دوستان و ملت شهيد پرور ايران اين است كه امام عزيز را تنها نگذاريد و هميشه در صحنه باشيد زيرا تجربه نشان داده انقلابها در طول تاريخ بدليل اينكه ملت در صحنه نبودند شكست خورده است پس شما در صحنه باشيد تا توطئه گران ارزوى خود را به گور برند و دست از دامن روحانيت متعهد و اگاه و مسئول بر نداريد چون اين روحانيت بود كه پيشتاز انقلابمان بود و اكنون خون هزاران شهيد را بر دوش مى كشد و نمى گذارند كه پايمال شود و در اخر تنها ملجا و پناگاه خويش صحبت مى كنم ،خدايا من براى احياى دين و عبوديت به درگاهت و براى شهادت در صحنه حق عليه باطل به طرف جبهه روان هستم پس به من ايمانى عطا كن تا انرا به مرحله اجرا در اورم . الهى اگر به من افتخار شهادت دادى مرا در شمار شهيدان راه خودت قرار بده . پروردگارا ،تو بزرگى و بخشنده و مرا به لطف و بخشندگى گل خودت بيامرز و از گناهان كوچك و بزرگم در گذر ،خدايا ،اكنون كه از مسافتى بسيار دور راهى جبهه هستم تا در صحنه نبرد با كفر قرار گيرم به من چنان قدرتى عطا كن تا با يارى ديگر رزمندگان كفر را از سرزمين اسلاميان پاك كنيم . خدايا ما را به راهت ثابت قدمو استوار بدار و به ما ان يارى و استقامت عنايت فرما تا دينت را جاودانه سازيم و با خونمان ان را ابيارى كنيم . خداياخدايا تا انقلاب مهدى خمينى را نگهدار و به او عمر طولانى عطا كن تا با رهبرى خويش زمينه انقلاب جهانى حضرت مهدى را فراهم سازد . و السلام عليكم و رحمةالله و بر كاته
نظر شما