مروری بر وصیت نامه شهید علی شجاعی
سهشنبه, ۱۶ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۲۳:۵۵
شکر می کنم خدای بزرگ را که به من شعوری عنایت کرده که راه حق را تشخیص بدهم ، خدای را شکر که به من قدرتی داده است که در این راه گام بزرگی بردارم.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، علی شجاعی در هفتم خرداد 1340 هفتم خرداد ماه پا به عرصه وجود گذاشت. او از همان دوران کودکی علاقه عجیبی به احکام و معارف اسلامی از خود نشان می داد از مجالس آن موقع که مخفیانه برای بحث تشکیل می دشد با علاقه در آن شرکت می کرد.
در دوران قبل از انقلاب اسلامی در راهپیمایی ها شرکت می کرد و مسئولیت شعار نویسی و اعلامیه پخش کنی را به عهده گرفت و یکی از شبها که اعلامیه ها را به دیوارها می چسباند به وسیله افراد ساواک گرفته شد و به سه ماه حبس محکوم گشت .
زمانی که حماسه مسجد جامع به وقوع پیوست علی در آنجا بود و مسئول نگهداری از خواهران گشته و محافظت می کرد . زمانی که چماق به دستان به کرمان آمده بودند و مغازه های سر راه خود را آتش می زدند علی در پشت بام مسجد انتظار آنها را می کشید و با آنها درگیر شد. با شروع جنگ علی خود را به حوزه نظام وظیفه معرفی کرد و به جبهه رفت و بعد از یک سال و چند ماه که خدمت کرده بود(16/9/1360) به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علی شجاعی:
شکر می کنم خدای بزرگ را که به من شعوری عنایت کرده که راه حق را تشخیص بدهم ، خدای را شکر که به من قدرتی داده است که در این راه گام بزرگی بردارم و خدا را شکر می کنم که یک قدرت بزرگ و پر شکوهی را به رهبر کبیر انقلاب داده است . سلام و درود فراوان بر تمام کسانی که تقوی را پیشه کرده اند و فقط برای خدا قدم برمی دارند و سلام بر همیشه پویندگان راه حق و حقیقت و قیام گران چه در روز و چه در شب کسانی که در روزها مانند شیر خروشانند و شبها عابدانی بیدار و خلاصه سلام بر همه دوستان و آشنایان .
از پدر و مادر خود خواهش می کنم که وقتی من شهید شدم برای من گریه نکنند باید خوشحال باشند و شربت و شیرینی بدهند ، پدر و مادر خواهش میکنم برای من گریه نکنید من از خداوند تبارک و تعالی خواهش می کنم که گناهان مرا ببخشد و مرا در بهشت جای دهد ولی هر چند می دانم که گناهان من زیاد است ولی خداوند آنها را می بخشد و باید شما هم از خدا بخواهید که رهبر انقلاب و رزمندگان ما را صحیح و سالم نگاه دارد هر چند که رزمندگان ما همیشه پیروز هستند خداوند هم آنها را یاری دهد و از برادران گرامی خود خواهش می کنم که پدر و مادر را یاری دهند و نگذارند که آنها برای من گریه کنند پدر و مادر و خواهر و برادر هر قطره اشک شما مانند یک سوزن است که بر کف پای من فرو می رود و السلام . خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار . درود بر خمینی .
نظر شما