«رنج شیرین»، کتاب خاطرات آزاده سرافراز احمد یوسف زاده
يکشنبه, ۱۲ دی ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۸
کتاب «رنج شیرین» عنوان کتاب خاطرات اسیر آزاده شده ی ایرانی، احمد یوسف زاده است.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، کتاب «رنج شیرین» عنوان کتاب خاطرات اسیر آزاده شده ی ایرانی، احمد یوسف زاده است که در سال ۱۳۷۷ چاپ و روانه ی بازار نشر شده است.
نویسنده در این کتاب، ۳۰ خاطره ی کوتاه از سال های اسارت را روایت می کند که در هر یک از آن ها موضوعی مورد توجه قرار گرفته است.
کتاب «رنج شیرین» در ۹۶ صفحه و با شمارگان ۳۳۰۰ نسخه توسط لشگر۴۱ ثارالله چاپ و منتشر شده است.
در بخشی از این کتاب می خوانیم:
"افسر بعثی با لباس های مرتب و پوتین های براق وارد اردوگاه شد. سربازان زیادی پشت سرش در حال حرکت بودند. افسر که ستاره های روی دوشش زیر نور می درخشید با غرور تمام گام بر می داشت و پیش می آمد. اسرا موظف بودند به احترام بایستند تا افسر بعثی رد بشود. افسر اسرا را به دیده تحقیر نگاه می کرد و با لبخندی ترحم آمیز و البته ساختگی سلامشان را جواب می گفت. روز اولش بود که وارد اردوگاه می شد. از دایره توجیه سیاسی که در هر اردوگاه یکی شان انجام وظیفه می کرد بسیار بدسرشت بودند. آن ها حتی به فرمانده اردوگاه هم خط می دادند و اوضاع اردوگاه را به بغداد گزارش می دادند.
آن روز آن افسر تازه وارد دنبال کسی می گشت که هم صحبتش شود. از میان همه نوجوان ریز نقشی را فراخواند. نوجوان اسیر مودب جلوی افسر عراقی ایستاد.افسر خطاب به اسیر گفت:
چند سالته؟
15 سال.
تو را چه به جنگ کوچولو؟ تو هنوز باید پستانک بخوری. جبهه امدی چه کار؟
نوجوان اسیر پاسخ داد: جناب سروان شما درست میفرمایید. من پستانک می خورم؛ اما پستانک من در حقیقت ضامن نارنجک است؛ همان نارنجکی که تانک های شما را به هوا میفرستاد."
بسیجی آزاده احمد یوسف زاده، متولد سال ۱۳۴۴ اهل یکی از روستاهای شهر کهنوج می باشد. او پس از پایان دوره ی ابتدایی برای ادامه تحصیل به شهر جیرفت عزیمت نموده و تنها زندگی کردن را تجربه می کند.
در همان روزها، صدای انقلاب را به گوش جان می شنود و همپای دیگر اقشار مردم مبارزه علیه رژیم پهلوی را آغاز می کند. با شروع جنگ تحمیلی به همراه دو برادر دیگرش محسن و یوسف برای دفاع از انقلاب و اسلام به جبهه های نبرد حق علیه باطل می شتابد و در حالی که نوجوانی بیش نبود در عملیات بیت المقدس به اسارت دشمن بعثی درمی آید.
این آزاده مدت هشت سال و سه ماه از دوران جوانی خود را در اسارتگاه های مخوف رژیم بعث عراق گذراند تا این که در سال ۱۳۶۹ به همراه دیگر آزادگان به میهن اسلامی بازگشت.
نظر شما