آرزوی قلبی دانشجوی شهید، حسین انجم شعاع چه بود؟
جمعه, ۰۸ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۲۲:۱۹
نیمه هاي شب بود که از خواب بیدار شدم، دیدم حسین در حال سجده و با حالت تزرع این جمله را تكرار ميکند: «خداوندا من نمي خواهم که با زخمي شدن، لیاقت شهادت را از من بگیري و آرزویم فقط شهادت در راه توست».
نوید شاهد کرمان، شهيد حسين انجم شعاع فروردین 1342 در کرمان متولد شد. دوران ابتدایي خود را در دبستان میثم گذراند و پس از آن دوره راهنمایي را درمدرسه شهید نامجو(فعلی) با موفقیت پشت سر گذاشت.
شهید انجم شعاع پس از اتمام دوره ي راهنمایي وارد هنرستان شهید دادبین (فعلي) کرمان شد. در همین دوران بود که با سردار شهید محمد عسكري آشنا شد و این دوران مصادف با ایام پیروزي انقلاب اسلامي بود. حسین در جریان هاي مبارزاتي شرکت و مبادرت به پخش اعلامیه هاي امام مي نمود.
بعد از پیروزي انقلاب اسلامي، با تشكیل انجمن اسلامي در هنرستان به عضویت انجمن اسلامي درآمد و در آن جا فعالیت مي نمود. به طوري که شب ها نیز در آن جا نگهباني مي داد. میلیوني، به عضویت بسیج 20شهید با فرمان امام مبني بر تشكیل ارتش درآمد. وي از جمله کساني بودند که با کمک دوستانش، شهیدان محمد عسكري و محمدتقي ابوسعیدي، پایگاه مقاومت امام حسن مجتبي (ع) را تشكیل دادند. حسین در اولین دوره ي آموزشي بسیج، تعلیم آموزش نظامي را فرا گرفت و در درگیري هاي بسیج علیه منافقین و ملحدین شرکت ميکرد.
برادر شهيد خاطراتي از حسين را چنين بيان مي كند:
حسین همیشه مي گفت: بزرگترین آرزوي من در مرحلة اول سلامتي امام عزیز و پیروزي رزمندگان اسلام است. دوم، اگر خداوند مرا لایق بداند شهادت نصیبم کند.
در ادامه برادرش مي گوید: نیمه هاي شب بود که از خواب بیدار شدم، صداي حسین را شنیدم. خودم را گوشه اي پنهان کردم، دیدم حسین در حال سجده بود و مشغول عبادت و گریه، در نجواهایش این جمله را تكرار م يکرد که: «خداوندا من نمي خواهم که با زخمي شدن، لیاقت شهادت را از من بگیري و آرزویم فقط شهادت در راه توست» و عاقبت حسین به آرزویش رسید.
از ویژگي هاي فردي او مي توان به، قناعت و صبر او اشاره کرد، خیلي زیاد به ائمه اطهار توسل داشت و وصیت کرده بود شب اول قبرش چهل نفر از دوستان و همرزمانش دور قبر او جمع شوند و گواهي بدهندکه او مؤمن بوده است و برایش دعاي توسل بخوانند.
از دیگر خصوصیات بارز شهید مي توان به اخلاص و تقواي زیاد در اعمال و رفتارش اشاره کرد به طوري که همه ي کارهایش را براي رضاي خدا انجام مي داد. در اولین گردان اعزامي از کرمان براي اولین مرتبه در تیر ماه 1360 به جبهه اعزام و در عملیات کرخه نور شرکت کرد. بعد از بازگشت از جبهه به مدت یكسال به عنوان مسئول پایگاه مقاومت مسجد امام حسن مجتبي (ع) به جبهه اعزام و در عملیات رمضان 1361فعالیت کرد، بعداز عملیات رمضان به کرمان بازگشت وبه درس و فعالیت هاي از هنرستان دادبین فارغ التحصیل شد.
همزمان در کنكور سراسري مي شود که در رشته برق دانشكده شهید چمران پذیرفته شود، شهید انجم شعاع وقتي وارد دانشكده شد، با تشكیل گردان هاي دانشجویي و آموزش آنها، با کمک دوست همیشگي اش شهید حمیدرضا متقي، نیروها را به جبهه اعزام م يکنند.
در بهمن 64 به گردان 408 غواص سیدالشهدا پیوست و پس از سه سال رشادت و فداکاري در جبهه هاي نبرد، به عنوان فرمانده دسته ي غواصان منصوب شد.
شهید حسین انجم شعاع سرانجام به آرزوي دیرینه و معنوي خود رسید، با اصابت تیري به حنجره اش در عملیات افتخار آفرین کربلاي 5 به فیض شهادت نایل آمد.
راهش پر رهرو باد.
مروری بر وصيت نامه شهيد حسين انجم شعاع:
خدایا! معبودي و الهي و مولایي جز تو ندارم. از تمام بلاها و انحرافات به تو پناه مي برم و فقط از تو کمک مي طلبم. از تو طلب مغفرت و آمرزش دارم و امیدوارم به بخششت، چون تو رئوف و بخشنده تمام گناهان هستي. خدایا کیست که بتواند از عدل و حكومت تو فرار کند؟ «و لا یمكن الفرار من حكومتک» خدایا تو را شكر م يکنم که با پیروزي انقلاب مرا از منجلاب گناهان بیرون آوردي و در مسیر و راهي قرار دادي که همه اش برایم خیر و برکت و رحمت است. بارالها پناه مي برم به تو از نفسي که سیر نمي شود، از دلي که خاشع و ترسان نمي شود، از علمي که سود نمي دهد، از نمازي که بالا نمي رود و از دعایي که به اجابت نمي رسد. خدایا، از تو مي خواهم آساني را پس از سختي، و گشایش را پس از رنج و اندوه و فراواني را پس از تنگي. خدایا، هر نعمتي که ما بندگان را است، از جانب توست.
اي کساني که خود را پیرو دین اسلام مي دانید بدانید که پس از رفتن پیغمبر (ص) رهبري امت مسلمان به دست امامان، از علي (ع) تا مهدي صاحب الزمان (عج) و در حال حاضر به دست نایبان آن حضرت مي باشد و بدانید، اي شما که قبول کرده اید رهبري امام خمیني و آن روزهاي اول انقلاب در خیابانها، شعار (ما اهل کوفه نیستم امام تنها بماند) را سر مي دادید، در حال حاضر پاي عمل پیش آمده و روز امتحان است. و باید با آمدن به صحنه هاي نبرد، این پیماني را که روزهاي اول انقلاب با رهبر انقلاب (امام خمیني) بسته اید، به تحقق برسانید و خداي نكرده در بین شما کسي نباشد مثل آن پیمان شكنهاي زمان امام حسین (ع) که با شكستن پیمانشان و نیامدن در میدان نبرد با تن از یارانش به شهادت 72دشمنان اسلام، سرور آزادگان امام حسین (ع) را با رساندند و خداي نكرده نباشد روزي که این پیمان شكني سبب سقوط اسلام در جهان شود. چون جهان اسلام در حال حاضر پس از هزار و چهارصد سال از رحلت پیغمبر و امامان، دوباره دیده است که عده اي به رهبري شخصي در ایران علیه ظلم قیام کرده، و پا برجا ایستاده اند. این را بدانید که اگر شماها در جبهه ها حاضر نشوید، ممكن است دو مرتبه اسلام به قعر دریاها و اقیانوسها سقوط کند. اینجاست که مسئولیت شما و گناه شما از آن کساني که با امام حسین(ع) پیمان شكني کردند، بزرگتر خواهد بود، چون شما نظیر این حادثه را در تاریخ خوانده اید و به آن علم داشته اید و کسي هم که به یک گناه علم داشته باشد و آن را انجام دهد، گناهش به مراتب بزرگتر از آن شخصي است که به آن گناه علم نداشته است. شماها امت مسلمان ،کاري کنید که بتوانید در آن دنیا در پیشگاه خداوند سربلند باشید. و شما اي پدر و مادر و برادران من، صحبتي با شما ندارم، چون من را در حد اسلامي تربیت کردید و فقط شما را به صبر و تقوي و استواري مي خوانم، که تنها راه پیروزي ما مسلمانان صبر و استقامت در برابر مشكلات است. شما اي پدر جان و مادرجان و برادران عزیزم، از شما مي خواهم که پشتیبان ولایت فقیه امام امت باشید. این را به شما امت حزب الله قول مي دهم که به زودي با نواختن ضربه هاي پي در پي بر پیكر پوسیدة رژیم صدام زحمت هاي شما را جبران خواهیم کرد.
منبع: کتاب شهدای دانشجو
نظر شما