قول شفاعت/ دلنوشته های شهید حسین یوسف الهی خطاب به شهید غلام رضا صانعی
چهارشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۵:۲۱
صحبت آن روز با آن کیفیت را پس از شهادت طالبی و اصالت، یادت هست؟ درست یک روز پیش از شهادتت بود ولی خوشحالم که از تو ، همان موقع قول شفاعت گرفتم .
نوید شاهد کرمان، "افسوس به حال جامعه که آن چشمان نافذ در حال قرائت قرآن بسته شد. آن شبها را در سنگرمان یادم می آید. آن شب سخت که رفتی و دیگر از میدان مین برنگشتی. آنگاه که با تو شوخی می کردم ،با تو گلاویز می شدم، با آرامش خود مرا آنچنان شرمگین می کردی که من عرق می کردم و بلافاصله می گفتی: چرا اذیت می کنی ؟
می گفتم: تو را دوست دارم .
تو در مقابل صادقانه جواب می دادی: بخدا من تورا خیلی دوست دارم .
از آن یاران چند نفر رفتند؟ اول تو بودی .
دوم رحیم آبادی. سوم امیری. چهارم یزدانی. بله شماها رفتید .
تنها من مانده ام با بار گناه. خداوند درجاتتان را متعالی گرداند. صبحت آن روز با آن کیفیت را پس از شهادت طالبی و اصالت، یادت هست؟ درست یک روز پیش از شهادتت بود ولی خوشحالم که از تو ،همان موقع قول شفاعت گرفتم. الحمدالله"
منبع: شمیم عشق
شهید محمد حسین یوسف الهی قائم مقام فرمانده واحداطلاعات وعملیات لشگر 41ثارالله (سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در سال 1340 در شهر «کرمان» متولد شد.
آغاز جنگ عراق علیه ایران در لشکر 41 ثارالله واحد اطلاعات و عملیات به فعالیت خود ادامه داد و بعدها به عنوان جانشین فرمانده این واحد انتخاب شد. در طول جنگ پنج مرتبه به سختی مجروح شد و بالاخره آخرین بار در عملیات والفجر هشت به دلیل مصدومیت حاصل از بمبهای شیمیایی در بیست و هفتم بهمن ماه سال 1364 در بیمارستان لبافی نژاد تهران به شهادت رسید.
نظر شما