رضایت پدر و مادر/ روایتی از همرزم شهید «علی بهاءالدینی»
جمعه, ۲۶ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۵۱
رضایت پدر و مادر را مقّدم بر همه چیز می دانست و می گفت: اگر آنها از من راضی باشند، خدا شهادت را روزی ام می کند.
نوید شاهد کرمان، "در منطقه ی جُفیر، پشه ها خیلی بچه ها را اذیت می کردند، به خصوص شبها هنگام خواب حتی از روی لباس، نیش می زدند.
وقت خواب که فرا می رسید، علی چند گونی نخی را آغشته به گازوئیل می کرد و آتش می زد. سپس آنها را خاموش می کرد و نزدیک محل خواب بچه ها می گذاشت.
دودی که از گونی ها بلند می شد، پشه ها را دور می کرد و بچه ها راحت می خوابیدند . آنگاه خودش به جای خوابیدن ، مشغول عبادت می شد.
-بعضی شبها وقتی بیدار می شدم، او را در محل خوابش نمی دیدم . دنبالش که می گشتم ، او را پشت سنگر ، جایی که کمتر کسی رفت و آمد می کرد، مشغول نماز می دیدم .
همیشه از خدا می خواست که پدر و مادرش از او راضی باشند، چون رضایت پدر و مادر را مقّدم بر همه چیز می دانست و می گفت : اگر آنها از من راضی باشند ، خدا شهادت را روزی ام می کند ."
راوی: همرزم شهید(منبع: کتاب ره یافتگان کوی یار)
شهید علی بهاءالدینی بیگی در ۱۳۵۱/۰۱/۰۲ در شهرستان زرند به دنیا آمد و در ۱۳۶۵/۱۰/۲۱در عملیات کربلای 5(منطقه شلمچه) به شهادت رسید.
نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار : ۱
در انتظار بررسی : ۱
انتشار یافته: ۲
خداوند تورو با اولیاء الله خصوصا حضرت سیدالشهدا (ع ) محشور بگراند ای شفیع روز جزا مطمعن باش به دیدارت خواهم آمد
خداوند تورو با اولیاء الله خصوصا حضرت سیدالشهدا (ع ) محشور بگراند ای شفیع روز جزا مطمعن باش به دیدارت خواهم آمد