خاطرات دکتر کرامت یوسفی از جنگ تحمیلی (3):
يك تانك چیفتن آمد جلوي در بيمارستان مستقر شد و راننده آن 5 تا مجروح را پياده كرد. پرسيدم چرابا تانك آمدي؟ گفت: ماشين نبود مجبور شدم مجروحين را با تانك بياورم!
نوید شاهد کرمان، دکتر کرامت یوسفی فوق تخصص جراحی ترمیمی از جمله پزشکانی است که از روز اول آغاز جنگ تحمیلی در جبهه حضور یافته و در کنار سایر همکاران خود به مداوای مجروحین جنگ همت نموده‌است.
وی که یکی از معدود جراحان فک و صورت حاضر در جبهه‌های جنگ بود، تنها در جریان عملیات کربلای ۴ و عملیات کربلای ۵، و در طی مدت ۴ ماه استقرار در خوزستان، تعداد ۶۶۰ مورد جراحی فک و صورت به انجام رسانید که در نوع خود یک رکورد بی سابقه محسوب می‌شد.
وی هم اکنون مدیریت بیمارستان مهرگان کرمان را برعهده دارد.

در ادامه قسمت سوم خاطرات دکتر یوسفی از جبهه های جنگ را مرور می کنیم:

اعلام آمادگي
اولين بار كه به جبهه اعزام شدم، رزيدنت جراحي بيمارستان شهداي تجريش بودم و دوره ي تخصصي جراحي را طي مي كردم.
ساعت 2 بعد از ظهر روز 31 شهريور سال 59 بود. در پاويون رزيدنت، اتاق پزشك نشسته بوديم، راديو خبر حمله ي عراق به ايران را اعلام كرد. من و دوستم دكتر پاكروان با شنيدن خبر و اعلام اين كه داوطلبين پزشك مي توانند از طريق دانشگاه تهران براي ثبت نام و اعزام به جبهه اقدام نمايند، با مسجد دانشگاه تهران براي اعزام تماس گرفتيم. گفتند ساعت 8 صبح با دكتر رفعت جو رئيس بيمارستان فيروزگر  هماهنگ مي كنيم . روز بعد ساعت 8 صبح به بيمارستان فيروزگر مراجعه كرديم. يك گروه 6 نفره بوديم. 
اولين پزشكاني بوديم كه اعزام شديم. من ، دكتر پاك روان ، دكتر اميني (ارتوپد)، دكتر پناهي (بيهوشي) و دو نفر ديگر كه اسامي آن ها يادم نيست.

اولين اعزام
به اين ترتيب، اولين تعاون و بسيج پزشكي به مديريت دكتر رفعت جو شكل گرفت. براي اعزام، به پايگاه نظامي فرودگاه مهرآباد رفتيم. قرار بود ساعت 11 صبح پرواز كنيم. درحال حركت به طرف باند بوديم كه يك مرتبه يك هواپيما  با صداي خاموش و در سطح پايين روي باند ديده شد. داشتيم نگاه مي كرديم، ديديم از زيرش  يه چيزي افتاد. 
گفتند بمب است. يك بمب افتاد كنار پمپ بنزين باند نظامي  و بمب دوم افتاد روي باند هواپيماي سی 130 كه قرار بود ما را سوار كند. خوشبختانه اين دو بمب عمل نكردند. اگر عمل مي كردند فاجعه به بار مي آمد. سومين بمب در فضاي خاكي خارج از باند افتاد كه منفجر و خاك بسيار زيادي  به هوا بلند شد و در اثر تركش آن، رادار يكي از هواپيماهاي سی 130 صدمه ديد. حركت ما به وقفه افتاد. ظهر با كيك و چايي به عنوان ناهار از ما پذيرايي كردند. بالاخره ساعت 4 بعد از ظهر دستور دادند سوار شويم. تعداد ما محدود بود.
هواپيما بار زده بود و وقتي ما سوار شديم، هنوز روي محموله هاي بار، جاگير نشده بوديم كه باز هم آژير قرمز به صدا درآمد. همگي به سرعت از دركوچك هواپيما پريديم پايين و زير درخت هاي كاج پناه گرفتيم. بعد از ده – بيست دقيقه گفتند وضعيت سفيد است و سوار شويد.
داخل هواپيما، جعبه هاي بلندي شبيه تابوت بود كه ما فكر كرديم تابوت است . از مسئول فني پرواز پرسيدم اين ها چي هستند؟ گفت: اين ها موشك هاي کاتیوشا هستند. نصف هواپيما پر از اين موشك ها بود كه ما روي جعبه هاي آن ها نشستيم و نصف ديگر هواپيما جعبه هاي سيب درختي بود كه بچّه ها در يكي از جعبه هاي سيب را باز كردند و تا رسيدن به پايگاه وحدتي دزفول، سيب خورديم.

ورود به دزفول
پس از اين كه هواپيما ما را در پايگاه وحدتي دزفول پياده کرد، به بيمارستان افشار رفته و درآنجا مستقر شديم. آن زمان هنوز نه بسيج سازمان يافته اي داشتيم و نه تعاون. كمك ها خودجوش و مردمي بود.
هر كس به نوعي كمك مي كرد. بعد از دو روز  يك گروه شصت نفره از سيستان و بلوچستان به سرپرستي  يك دندان پزشك به ما ملحق شدند كه وظيفه ي حمل و نقل مجروحين را به عهده گرفته بودند. 
آن ها يك شورلت بليزر و دو ماشين ديگر داشتند كه مي رفتند سطح شهر و مجروحين را جمع آوري مي كردند و چون بيمارستان پر از مجروح بود، اين ها  خودشان در حياط بيمارستان مي خوابيدند.

سرگرمي 
روزهاي اول جنگ، اگر فراغتي حاصل مي شد، يكي از تفريحات ما اين بود كه بنشينيم فاصله ي زماني نور حاصل از شليك گلوله هاي عراقي را با زماني  كه صداي آن به گوش مي رسيد، محاسبه كنيم. يا اين كه منورها را مي شمرديم يا از روي  نور و صدا، فاصله  را تعيين مي كرديم. روزهاي پنجم – ششم  ورود ما به جبهه، عراقي ها بیشه ها را تصرف كرده بودند. بعد از ظهر بود كه يك مرتبه صداي تانك در شهر دزفول پيچيد. شايع كرده بودند كه عراقي ها شهر را گرفته اند. يك تانك چیفتن آمد جلوي در بيمارستان مستقر شد و راننده آن 5 تا مجروح را پياده كرد. پرسيدم چرابا تانك آمدي؟ گفت: ماشين نبود مجبور شدم مجروحين را با تانك بياورم.

منبع: کتاب جراحی در خاکریز
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده