شهید محمد شيخ بيگ/ از محکومیت به اعدام در دوران مبارزه تا شهادت در کربلای 4
نوید شاهد کرمان، شهید محمد شيخ بيگ در سال 1335در جوپار كرمان متولد شد، دوره ابتدايي را در جوپار و دوره راهنمايي را در كرمان به اتمام رسا نيد.
در سال اول نظري در مهرماه 1354به علت اقدا م بر عليه رژيم پهلوي و اشاعه پيامهاي مذهبي و پخش اعلاميه و نوارهاي امام امت و همچنين آتش زدن دو مشروب فروشي و در مرحله آخر كه وي با اسلحه بود دستگير و به زندان ر فت و بعد از يكسال محاكمه به اعدام محكوم مي شود و بعدا" با يك درجه تخفيف به زندان ابد تقليل حكم پيدا مي كند.
تا روز 22 بهمن 1357كه كليه زندانيا ن سياسي بدست تواناي مردم مسلمان آزاد شد، مدت 40ماه كامل در زندان شاهنشاهي بسر برده و در اين مدت كه در زندان بسر مي برد شكنجه هاي فرا وان د يد، بعد از آزادي از زندان با تشكيل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي به عضويت سپاه درآمد و مي توا ن او را از بانيان تشكيل سپاه در كرمان ناميد.
پس از آن در ماموريتهاي مختلف واحد تحقيقات تعاون دادستاني و واحد تداركات سپاه پاسداران كه دلسوزانه و با كوشش فراوان بكار مشغول و ماموريتهاي محوله را با صداقت و دقت خاص مخصوص به خود انجام مي داد و از بدو شروع جنگ در كردستان جزو اولين داوطلباني بود كه به مهاباد اعزام شده و به مدت 4 ماه با اشرار مسلح پيكار کرد و در مهرماه سال 1359 از مهاباد به كرمان مراجعت کرد.
با شروع جنگ تحميلي عراق عليه ايران به جبهه هاي نبرد حق عليه با طل اعزام و در عملیات های مختلفی حضور داشت، وی عا شق جبهه و جهاد در راه خدا بود و خود را پيرو ولايت فقيه و حيات بعد از انقلاب خود را مرهون الطاف الهي می دانست.
وی فردی فروتن، خوش برخورد، دوست داشتني وجدي و فعال بوده و تنها هدفش خدمت به انقلاب و جمهوري اسلامي ايران و اجراي دستورات رهبر كبير انقلاب اسلامی امام خميني(ره) بود و چگونه خدمت كردن برايش مفهومي نداشت و در زندگي فردي بسيار منظم بود.
شهید شيخ بيگ باتقوي و قانع بود و براين محور زندگي مي كرد او از غيبت بي حجابي و دورويي و پست و مقام و كارهاي غيرمذهبي بسيار متنفر بود و همگان را به تقوي و اجراي دستورات خداوند سفارش مي كرد و در مدت زماني كه در واحد تعاون سپاه كار مي كرد، اوقاتش را صرف رسيدگي به خانواده هاي معظم شهدا نموده و پيوسته به خانواده ها رسيدگي و از بچه هاي شهدا دلجويي نموده و سعي در مرتفع نمودن نيا زهاي اين عزيزان و خانواده هاي آنها مي نمود.
به ديدار مجروحین می رفت و از آنها دلجویی می کرد، بطوري كه حجت الاسلام فلاح (رئیس دادگاه انقلاب کرمان) او را خادم شهدا و سردار جبهه هاي جنگ مي نامید.
ثمره زندگي این شهید عزیز دو پسر و يك دختر است كه ارزو داشت آنها را چون زينب و حسن تربيت و بزرگ كند و اين آرزو نيز در وصيت نامه او بخوبي آشكار است.
سرانجام در روز چهارم دی ماه 1365 در عملیات كربلاي 4 و در منطقه شلمچه به آرزوي هميشگي اش كه ديدار خدا بود دست یافت و در مصاف با دشمن بعثي جانش را به اسلام هدیه كرد و به ديدار دوست شتافت.
راهش پر رهرو و خاطرش براي هميشه گرامي باد.
منبع: اسناد بنیاد شهید استان کرمان