شهید علی بهاء الدینی بیگی: از امام(ره) و شهداء غافل نشوید
چهارشنبه, ۰۴ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۲۱:۵۶
شهید علی بهاء الدینی بیگی در وصیت نامه خود آورده است: ای مردم شهید پرور شما را به خون شهدا قسمتان می دهم که یک لحظه از امام غافل نمانید و امام را دعا کنید و با نوحه سرایی خود دلهای شهدا را شاد کنید.
نوید شاهد کرمان، شهید علی بهاء الدینی بیگی در سال 1351 در روستای بهآء آباد به دنیا آمد. وی تا کلاس پنجم ابتدایی در همان روستا تحصیل نمود و پیوسته در کارهای مختلف به پدر و مادر کمک می رساند تا اینکه زمزمه های جنگ تحمیلی شروع شد.
او با اصرار فراوان و پشتکار زیاد توانست خود را به جبهه برساند و در حالی که هنوز 15 بهار از عمر عزیزش نگذشته بود در 22 دی ماه 65 در شلمچه عملیات کربلای 5 به شهادت رسید.
وصیت نامه شهید علی بهاءالدینی:
بسم الله الرحمن الرحی
با درود به پیشگاه ولی عصر امام زمان و نائب برحقش خمینی بت شکمن و با سلام و درود به سلحشوران جبهه های نبرد حق علیه باطل و با سلام و درود به معلولین مجروحین و اسیران و خانواده شهدا و مردم پشت جبهه وصیت نامه خود را شروع می کنم.
سلام علیکم
پدر و مادر عزیز و بزرگوارم من وصیتی ندارم و چند نکته ای که لازم است برای شما می نویسم، پدر جان مادرجان وصیت من به شما این است که من هر وقت شهید شدم برایم گریه نکنید طاقت بیاورید و هر وقت خواستید که گریه کنید برای امام حسین (ع) گریه کنید بیاد معصومین بیایید و برای آنها گریه بکنید و از آنها بخواهید که هرچه سریعتر رزمندگان ظفرمند اسلام را پیروز گرداند تا این اسیرانی که در عراق زیر شکنجه های بعثیون کفار بسر می برند آزاد شوند.
وصیت من این است که ای پدر و مادر عزیزم پشتیبان جنگ باشید و وقتی که من شهید شدم آن فرزند دیگری که داری به او بگو پسرم برادرت شهید شده تو نباید اینجا باشید تو باید بروید و اسلحه او را بردارید و با دشمنان اسلام و قرآن و با دشمنان خدا بجنگید.
وصیت من به برادرانم این است که ای برادر عزیز وقتی که برادرت به مقصدش رسید (یعنی شهید شدن) تو باید پشتیبان جنگ باشید و بروید اسلحه من را بردارید و با این بعثیون کافر بجنگید وصیت من بخواهرانم این است که ای خواهر عزیزم تو باید اول حجاب خود را حفظ کنید بعداً پشتیبان جنگ باشید تو با حجاب پوشیدن خود یک مشت گره کرده به دهان دشمن می زنید.
خواهران عزیزم وقتی که می بینید یک خواهری بی حجاب است با او مخالفت کنید و به او بگویید که ای خواهر مسلمان حجاب خود را حفظ کن وصیتم این است پدر و مادر و خواهرانم و برادرانم همگی اگر من در خانه ؟ انجام دادم به بزرگواری خودتان مرا ببخشید بحلم کنید و به دوستانم بگوئید هرچه بدی از من دیدن مرا بحل کنند وصیتم به برادر عزیزم عباس و حسن ای عباس جان تو با درس خواندن می توانی دولت جمهوری اسلامی را کمک بکنید و یک مشت گره کرده به دهان آمریکا بزنید.
برادر عزیزم درست را ادامه بده و خوب درس بخوان و همیشه در کلاس شاگرد اول باش و وقتی که بیکار می شوی قرآن برایم بخوان و هر وقت که برای پایگاه خبرت می کنند که باید مثلاً امشب بیایی به پایگاه حتما برو و جای من را خالی نگذارید و همیشه در نماز خواندن و دعاهایی که در صبحگاه مدرسه می خوانی رزمندگان اسلام را دعا کن امام را دعا کن.
وصیتم به حسن جان، حسن جان وصیت به تو این است که باید درس بخوانی و با درس خواندنت یک مشت گره کرده به دهان آمریکا بزنید برادر عزیزم تو وقتی که در مدرسه صبحگاه اجرا می کنید امام را همیشه دعا کنید رزمندگان معلولین مجروحین و اسیران را دعا کنید هر صبح یک نوحه ای بخوان و بیاد تمام شهدا و با نوحه سرایی خود دلهای شهدا را شاد کنید.
وصیتم به هیئت سینه زنی ابوالفضل عباس (ع) این است که ای برادران هیئت سینه زنی ابوالفضل عباس بهاءآباد همان طور که شما هر سال جمع می شوید و به زیارت امام رضا می روید و در آنجا نوحه سرایی و سینه می زنید همانطور هم پشتیبان جنگ باشید همانطور که وقتی یک شهید می آورند آنجا شهدا واقعاً خدا اجرتان بدهد در مراسم هفتم و چهلم عزاداری می کنید همانطور هم یک دفعه تصمیم بگیرید و به جبهه بیایید ای مردم مسلمان بهاء آباد ای مردم شهید پرور شما را به خون شهدا قسمتان می دهم که یک لحظه از امام غافل نمانید و امام را دعا کنید اگر بدی از برادر حقیر خود دیدید به بزرگواری خودتان ببخشید و بحلم کنید پدرجان و مادرجان خدا حافظ برادرجان مرا دیگر نمی بینید.
نظر شما