شهیدی که مبارزه با استعمار را در عمل نشان داد
سه‌شنبه, ۰۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۲۵
در وصیت نامه شهید «جابر مهدوی» آمده است: در هنگام دفن من، دست هایم را مشت کنید تا در آخرین لحظات دنیا مشت محکمی بر دهان استعمارگران شرق و غرب بزنم.
نوید شاهد کرمان، شهید «جابر مهدوی» ششم بهمن 1350 در روستای خانوک از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد. تا سوم متوسطه درس خواند و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهارم خرداد 1367 در شلمچه بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. پیکر وی تا مدتها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص سال 1374 در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپرده شد. برادرش مهدی نیز به شهادت رسید.
در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «جابر مهدوی» را با هم می خوانیم:
پدر و مادرم از اینکه من قدر زحمت های شما را ندانسته ام معذرت می خواهم و امیدوارم که مرا عفو کنید و تو ای مادرم از تو می خواهم که شیر پاکت را بر من حلال کنی و در آخرت همنشین حضرت زهرا باشید و در آن روز سرافراز و سربلند در صحرای محشر حاضر شوید.
شما ای برادرانم از شما می خواهم که مرا ببخشید و استوار و پایدار باشید و درسهایت را بخوان و با درس خواندنتان مشت محکمی به دهان امپریالیسم جهانخوار بزنید چون به گفته رئیس جمهوری عزیزمان :«دشمنان از درس خواندن شما دانش آموزان می ترسند»
از شما امت شهید پرور خانوک می خواهم که همچنان که تا کنون جبهه را نگه داشته اید و با تلاش زیاد با دشمنان اسلام می جنگید همچنین هم جبهه ها را نگه دارید و ازشما خواهران و مادران خانوکی می خواهم همچنان که تا کنون پشت جبهه ها را نگه داشته اید همچنان به نانوایی و خیاطی و غیره خود ادامه دهید و پیرو خط امام باشید و با منافقین مبارزه کنید.
از شما مردم خانوک می خواهم که اگر حقی بر گردن من دارید و از من بدی دیده اید به خوبی خودتان مرا ببخشید که قصاص در آخرت خیلی سخت تر از قصاص در دنیا است و ما هرگز صلح تحمیلی را نمی پذیریم و تا وقتی که سلاح است و تا وقتی که فرمانده کل قوا دستور نداده اند با صدام و صدامیان جهان می جنگیم و می میریم ولی سازش نمی پذیریم و به گفته امام :«هرکس می تواند سلاح بردارد و به جبهه برود» تحقق بخشیم.
و از شما می خواهم که در عزای من گریه نکنید و در موقع دفنم چشمهایم را باز کنید تا دشمنان اسلام بدانند که من این راه را کورکورانه انتخاب نکرده ام و دست هایم را از تابوت بیرون بیاورید تا مال طلبان دنیا بدانند که من از این دنیا چیزی جز کفنم نبرده ام و دست هایم را مشت کنید تا در آخرین لحظات دنیا مشت محکمی بر دهان استعمارگران شرق و غرب بزنم.
نظر شما
