شهید «علیرضا عربنژاد» به روایت مادر/ ریشه اسلام از شهدا جان می گیرد
دوشنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۴۵
علیرضا که شهید شد یاد خوابم افتادم و گفتم پسر من سروی بود که به جان گرفتن ریشه اسلام کمک کرد.
نوید شاهد کرمان، "در بحبوحه پیروزی انقلاب شبها با جمعی از دوستانش روی کاغذ با خط درشت شعار مرگ بر شاه را می نوشتند و کاغذ ها را به تیره های برق نصب می کردند.
با فرا رسیدن روز عده ای که شاه دوست و ترسو بودند آنها را مجبور می کردند که از تیره های برق بالا بروند و کاغذ ها را پاره کنند غافل از اینکه نصب کاغذها کار او و دوستانش بوده .
او موضوع را برای من تعریف می کرد و می گفت: مادر اگر آنها هر روز مرا برای پاره کردن شعارها و اعلامیه ها بالای تیره برق بفرستند من خسته و دلسرد نمی شوم و باز هم شعار می نویسم و محکم تر از قبل به در و دیوار و تیره های برق نصب می کنم .
***به مناسبت هفتمین روز شهادت علیرضا مراسم داشتیم . همسایه مان آشپز این مراسم بود .
هنگام پختن غذا یکی از خانم ها مسئول ظرف کردن ماست شد .
چون کاسه ها بزرگ بودند او ماست اضافه در انها ریخته بود. به گونه ای که خیلی ها نتوانستند تمام ماست داخل کاسه رابخورند .
خانم ها ماست های اضافه را که داخل یک لگن بودند توی جوب آب ریختند .آشپز که از این ماجرا خبر نداشت روز بعد به خانه ما امد و و گفت : دیشب علیرضا را در خواب دیدم او دستم را گرفت و به من گفت چرا این کار را کردید؟
من که منظورش را نمیدانستم گفتم کدام کار را می گویی؟
گفت امروز ماست اضافه داخل کاسه ها ریخته بودند ، همه ماستها خورده نشدند آنها را داخل لگن ریختید و به آب دادند ، این کار اسراف است. چرا این کار را کردید؟
هر غذا یا چیز دیگری که به نام شهدا آماده میشود متبرک است. تا آخرین ذره اش را استفاده کنید. گفتم من از ماجرا خبر نداشتم. چشم از این به بعد حواسم هست.
از خواب بیدار شدم موضوع را از خانمم پرسیدم ؛ او هم تمام حرفهای شهید را تایید کرد.
***قبل از شهادتش یک شب خواب دیدم چند نفر از بالای خانوک در حال درست کردن یک جوی آب و کاشتن درخت سرو در دو طرف آن هستند.
درخت ها به محض کاشته شدن قد می کشیدند و بزرگ می شدند و آبی شفاف و ذلال در این جوی روان بود .
از یک نفرشان پرسیدم چه سری در کار است که این درختها به محض قرار گرفتن در خاک بزرگ میشوند؟
گفت : این ریشه اسلام است که در حال سبز شدن و جان گرفتن است .
علیرضا که شهید شد یاد خوابم افتادم و گفتم پسر من سروی بود که به جان گرفتن ریشه اسلام کمک کرد.
راوی: ربابه ذوالفقاری (مادرشهید)
شهید علیرضا عربنژاد/ در سال 1343 در دهستان خانوک از توابع زرند به دنیا آمد و در 8 آبان سال 1360 در آبادان به درجه رفیع شهادت نائل آمد. مزار این شهید در گلزار شهدای خانوک قرار دارد.
نظر شما