من گوسفند دارم، حقوق نمیخواهم!
جمعه, ۰۲ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۲
از اهواز برایم نامه نوشته بودند از طرف قباد: « بسم الله الرحمن الرحیم. من چند تا گوسفند به اندازهای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بیسرپرست.»
نوید شاهد کرمان، شهید «قباد شمس الدینی» عید نوروز سال 1308 در آبادی روسکین از توابع بخش رابر کرمان، دیده به جهان گشود.
قباد با شروع جنگ تحمیلی همپای جوانها تا رسیدن به آرزوی دیرینه اش شهادت، پیش رفت ، شور و شوق جهادی او اکسیری برای روحیه رزمندگان بود و با حضور اودرجبهه ها،هیچ رزمنده ای خسته نمی شد.
سردار جبهه ها، فرمانده لشکرثارالله، حاج قاسم سلیمانی، قباد را مسلم ابن عوسجه لشکر می نامیدند. قباد سرانجام در سحرگاه 22بهمن ماه سال 1364 در منطقه عملیاتی فاو عراق، هم پرواز ملائک شد.
کتاب "قباد" نیز به شرح خاطرات شهید قباد شمس الدینی از رزمندگان لشکر ثارالله می پردازد.
خاطراتی از شهید قباد شمس الدینی را مرور می کنیم:
من گوسفند دارم حقوق نمیخواهم
مسئول توزیع حقوق رزمندگان بودم، از اهواز برایم نامه نوشته بودند از طرف قباد:
« بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام به روان پاک شهدا… من چند تا گوسفند به اندازهای که بچههایم شکمشان را سیر کنند دارم، حقوق مرا بدهید به افراد ندار و بیسرپرست.»
مسئولین واسطه شدند و متقاعدش کردند که این حقوق ناچیز، حق خودش و فرزندانش است.
در جواب گفت: امام علی(ع) که افراد را به جنگ دعوت میکرد، یکی میگفت محصولم؛ یکی میگفت زن و بچهام و… با این توجیهات علی رو تنها گذاشتن، ایران که کوفه نیست.
یک روز گفت شاید بعد من سپاه نتوانست به شما کمک کنه، با نداری بسازید، از اولاد امام حسین عزیزتر نیستید که این همه مصیبت کشیدند.
این دعای امام روی زمین مونده
روز قبل از عملیات، کنارش نشسته بودم و با هم درد دل میکردیم. در حالی که از درد کلیه به خودش میپیچید، گفت: تمام وعدههای امام تحقق پیدا کرده؛ وقتی ایران اومد، دستش رو بوسیدم و گفتم: دعا کنید شهید بشم. این دعای امام روی زمین مونده.
گفتم: اگه خواست خدا باشه، شهید میشی. دستهایش را بلند کرد و گفت: کاش هزار بار زنده میشدم و شهید میشدم.
نظر شما