جنگ با نفس از نگاه شهید غلامحسین خزاعی
پنجشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۷ ساعت ۲۳:۵۴
غلامحسین گفت: « وقتي به آن تپه رسيدم، کمي گاز دادم و از موتور سواري خودم لذت بردم. معلوم مي شود دچار هواي نفس شده ام، درحالي که به خاطر خدا سوار موتور شده ايم.»
نوید شاهد کرمان، "حسين موتور را مي راند و من پشت سرش نشسته بودم. ناگهان وسط تپه هاي زليجان ايستاد. پرسيدم:«چي شد؟ چرا ايستادي؟!» از موتور پياده شد و گفت: «تو بنشين جلو ورانندگي کن.» گفتم: «چرا؟» گفت: «احساس مي کنم دچار غرور شده ام.» تعجب کردم .وسط دشت و تپه هاي زليجان، جايي که کسي ما را نمي ديد، چگونه چنين احساسي پيدا کرده بود! وقتي متوجه فكرمن شد، در حالي که به تپه ي کوچکي در پشت سرش اشاره مي کرد، گفت: « وقتي به آن تپه رسيدم، کمي گاز دادم و از موتور سواري خودم لذت بردم. معلوم مي شود دچار هواي نفس شده ام، درحالي که به خاطر خدا سوار موتور شده ايم.» تا مدت ها سوار موتور نمي شد.
***حاج آقا دو عدد ساعت از مکه آورده بود. يکي را به من و ديگري را به حسين داد. آن موقع هيچ کدام ساعت نداشتيم و اين ساعت هاي اهدايي خيلي براي ما مهم بود. وقتي اولين بار به جبهه رفت و برگشت، يک روز موقع نهار متوجه شدم ساعت به دستش نيست، پرسيدم:« ساعتت را چه کار کردي؟» گفت: «آن را بخشيدم.» با ناراحتي گفتم:« ساعت يادگاري را چرا بخشيدي،کار خوبي نکردي .»خيلي آرام گفت:« ساعت خودم بود. اتفاقاً کارخوبي کردم، آن را بخشيدم .» بعدا فهميدم در جبهه يکي از بسيجي ها از ساعت تعريف کرده و او بلافاصله ساعت را به ايشان بخشيده بود.
***هميشه منظم و مرتب بود .کفش هاي واکس زده ،پيراهن و شلوار اتو کشيده و لباس هاي تميز از ويژگي هاي او بود. هرگز او را با لباس خاکي و گلي و نامنظم نديدم. از آموزش که بر ميگشتيم، با وجود تمام خستگي ها بلافاصله لباس هايش را ميشست. پيراهنش را بيشتر از دو روز به تن نميکرد. وقتي لباس هايش را ميشست، هنوز کمي مرطوب بودند، آنها را مرتب ميکرد وتعدادي پتو روي لباسها ميانداخت . روز بعد لباس ها صاف و اتو کشيده بودند. او را حسين خوش تيپ صدا مي کرديم.
منبع: کتاب زنجیرها
شهید غلامحسین خزاعی/ در 20 اردیبهشت سال 1345 در شهرستان راور متولد شد. در تابستان 1260 برای نخستینبار به جبهه رفت. نماز و مناجات و اشكهای حسین را هنوز، همسنگرانش به خاطر دارند. غلامحسین خزاعی، بهمن ماه سال 1362، تحصیلات متوسطه را رها كرد و روح بیقرار عاشقاش را برای همیشه به جبهه برد و سرانجام در عملیات والفجر 8 به شهادت رسید.
نظر شما