با اسلحه صبر مبارزه من را ادامه دهید
دوشنبه, ۰۵ آبان ۱۳۹۹ ساعت ۲۲:۰۰
نوید شاهد – در وصیت نامه شهید شهید "عسکرافتخاری کنزرکی" آمده است: مادرم، مرا برای بیرون راندن متجاوزین از خدا بی خبر به جبهه فرستادی، تنها آرزوی من این است که وقتی خبر شهادت مرا شنیدی همچون فاطمه(ع) با اسلحه صبرت دنباله مبارزه مرا ادامه دهید .
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید "عسکر افتخاری کنزرکی" چهارم تیر 1341 در روستای میجان از توابع شهرستان جیرفت به دنیا آمد. وی تا دوم راهنمائی درس خواند و به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. سرانجام در پنجم آبان 1362 در مریوان بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید.
در ادامه وصیت نامه شهید "عسکر افتخاری کنزرکی" را مرور می کنیم:
سلام و درود من بر همه آنهایی که مرا راهنما بودند برای بهتر شناختن مکتبم که جویش همیشه رنگ خون خواهد داشت و سلام به آنهایی که لحظه ای امام را تنها نخواهند گذاشت و خادم خواهند بود برای این ملت ستم دیده و دشمن خواهند بود با آنهایی که می خواهند خون سرخ شهیدان راه حسین(ع) زیر پا نماند.
می دانم زمانی این نوشته به دست شما خواهد رسید که دیگر من بین شما نیستم و رفته ام به سوی آنهایی که زودتر از من کوله بار سفر را بسته اند، مادری چون شما افتخار می کنم چون عشق فاطمه(ع) در قلبت مشاهده کردم یعنی در آن زمان که یزیدیان سر جنگ با فاطمه(س) داشتند، این فاطمه بود که تمام فرزندان خود را برای دفاع از دین جدش جنگجو تربیت کرده و آماده برای صحنه های کارزار نمود و آنگاه که خبر شهادت یاران شنید با اسلحه صبرش شکل دیگری از مبارزه را بر علیه آنها آغاز نمود و تو هم امروز مثل فاطمه(ع) چنین فرزندانی تربیت کرده ای و انشاالله که روسفید خواهید شد نزد فاطمه(ع).
مرا برای بیرون راندن متجاوزین از خدا بی خبر برای حفاظت به جبهه فرستادی تا اینکه امروز خبر یکی از فرزندان خود را شنیدی تنها آرزوی من این است که وقتی خبر شهادت مرا شنیدی همچون فاطمه(ع) با اسلحه صبرت دنباله مبارزه مرا ادامه دهید . وعده خدا درست و پیروزی نزدیک است، انشاالله که شهادت من وسیله ای باشد برای روسفیدی شما نزد فاطمه(ع).
پدر جان که نمونه صبرت را که در دوری فرزندت دیدم من یکی از بزرگترین آرزوهایم این بود که خداوند به من توفیق دهد تا جبران زحمتهای شما را بنمایم ولی میدانی که که دزدان آمده اند و می خواهند دین را از زمان هابیل برای احیا خون ریخته شده به سرقت ببرند و واجب شرعی بود بر ما جوانهایی که به دفاع از دین جد ما محمد(ص) بپاخیزیم. انتظار دارم که در فقدان من به سوگ منشینی که انشاالله شهادت فرزندت توشه ای برای آخرت شما خواهد بود و در نزد پیغمبر خدا روسفید و سرافزار خواهید بود، اما شما خواهرم که آرزوی دامادی برادرت را داشتی، ولی بدان که برادرت در جبهه ها داماد شده مثل علی اکبر که حجله اش سنگر، عروس حجله اش اسلحه اش، جشن دامادی شبهای حمله بود و شیرینی آن گلوله ها و فشنگ بوده است.
خواهرم تنها خواهش من این است که برایم عزا نگیرید و همان طوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفته ام، تو هم راه زینب را ادامه بده، مخاطب آخرین جملاتم شما برادر مهربانم باشید. به خدا قسم امروز سالار شهیدان به شما افتخار می کند و اما افسوس که چرا در آن زمان نبودیم که در رکاب آن حضرت شمشیر بزنیم، نمی خواهم بیشتر مزاحم بشوم گرچه عید نزدیک است، ولی عید بدون پیروزی را عید ندانید.
برادرانم ناراحتیم این است که اسلحه خونین من اسلحه برداری نداشته باشد، اما شما برادران که آرزوی دامادی برادرت را داشتی، بدان که برادرت در جبهه ها داماد شد مثل علی اکبر که حجله اش سنگر عروس حجله اش اسلحه اش جشن دامادی شبهای حمله بود و شیرینی آن گلوله ها و فشنگ بوده است.
برادرم تنها خواهش من این است که برایم عزا نگیرید و همان طوری که من راه حسین(ع) را در پیش گرفته ام، تو هم دنباله راه من را ادامه بده که نزد پیامبر خدا روسفید و سرافراز خواهید شد در خاتمه خدمت همه برادرانم و بستگانم و آشنایان سلام و درود می فرستم و امیدوارم که شهادت من انشاالله تقرب شما را به خدا و پیامبر اسلام بیشتر نماید.
پایان پیام/
نظر شما
