نوید شاهد - «شهیدسیدیحیی حسيني‎‌نژاد» از شهدای ترور است. در خاطرات خودنوشت این شهید گرانقدر خاطره‌ای از یک سال تحویل بر مزار شهید بهشتی و شهدای هفتم تیر بیان شده است که در ادامه می خوانید.

دیدار با نخست وزیر

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهیدسیدیحیی حسيني‎‌نژاد، دوم آبان 1340، در شهرستان كرج ديده به جهان گشود. پدرش سيدمحمد و مادرش ساراخاتون نام داشت. تا دوم متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند. پاسدار بود. ازدواج كرد. بيست و هشتم شهريور 1361 ، در فرديس زادگاهش مورد سوءقصد نيروهاي سازمان مجاهدين خلق منافقين قرار گرفت و به شهادت رسيد. مزار وي درامامزاده محمد همان شهرستان واقع است.

 

آنچه در ادامه می‌خوانید خاطره خودنوشت از شهیدحسینی نژاد است. 

«سال 62، به ديدار برادران شهيدمان در بهشت زهرا رفتيم. چون امت شهيد پرور ياد آنها را گرامي داشتيم. برسرهر قبري كه مي رفتيم، خانواده آن شهيد در آنجا بود و سفره هفت‌سینش را سرمزار جوان شهیدشان برپا کرده بودند، بدون اينكه كوچك‌ترين احساس ناراحتي بكنند.
مشغول خوردن شيريني و غيره شدیم. خانواده‌های شهدا از دیدن ما خيلي احساس خوشحالي كردند. پدريكي از شهدا براي ما سخنراني كرد بدون اينكه خم به ابرو بياورد گفت: شما بايد ازامام پيروي كنيد و تابع دستورات او باشيد و از اسلام دفاع كنيد وكوشش كنيد؛ كردستان را از لوث وجود ضدانقلابيون پاك سازي كنيد.

بعدا به سر قبر شهيد بهشتي و شهيد رجايي و باهنر رفتيم. در آنجا چندتن از برادران كرد سرودي را خواندند. بعد از چندساعت ماندن در بهشت زهرا ساعت 6 بعدازظهر طرف محل اقامت خودمان دانشگاه ابوريحان بيروني مستقر در مامازند رفتيم و بعد از چندساعت راه در ترافيك و خيابان‌هاي تهران شب به مقر خود رسيديم. والسلام.

امروز صبح طبق معمول ساعت 5:30 صبح از خواب بيدارشديم تانماز بخوانيم. براي مراسم صبحگاهي آماده شديم تا ساعت 5 تمام برادران نماز خواندند و از ساعت 5 شروع به ورزش كرديم. ساعت 6 درجايگاه مخصوص مراسم صبحگاهي حاضر شديم و در اول صبحگاه آياتي از كلام الله مجيد تلاوت شد. مقاله و سرودي توسط برادران خوانده شد. سپس همگي با هم سرود صبحگاهي مسلح به «الله اكبر» را خوانديم. بعد ازظهر مراسم به سالن غذا خوري رفتيم و صبحانه راخورديم و ساعت 8 پاي درس اخلاق نشستیم.
 تا ساعت 30 :6 و از ساعت 10 هم پاي درس اصول عقايد رفتيم تا 11:30و بعد 11 به سراغ نماز ظهر رفتيم كه نماز را در ساعت 12 خوانديم و ناهار را خورديم وبه ما گفتند كه مي خواهيم به ديدار نخست وزير برويم. ساعت 2 سوار اتوبوس شديم و به طرف كاخ نخست وزيري رفتيم. بعد از ساعت 4 وارد كاخ نخست وزيري شديم و يك ربعي نشستيم.  چندتن از برادران سرودشعار كُردي خواندند. آنگاه موسوي (نخست وزیر وقت) نخست وزيرآمد وبراي ماسخنراني كرد و برادران براي ابراز احساسات سرودي را كه ازقبل تعيين شده بود، خواندند. ساعت 5/30 ديدار نخست وزير محبوب مان پايان يافت. والسلام.»

 

منبع: اداره فرهنگی و تبلیغات بنیاد شهید و امور ایثارگران

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده