شهید «منوچهر شمس الدینی لری»:
در وصیت نامه شهید «منوچهر شمس الدینی لری» آمده است: استوار و محکم بایستید و امام امت و یارانش را تنها نگذارید، باید کاری کنیم که مدیون خون شهیدان نباشیم، ما که مانده ایم باید زینب وار راه آنها را ادامه بدهیم تا انشاالله فتح و پیروزی نهایی را بدست آوریم.

به گزارش نوید شاهد کرمان؛ شهید «منوچهر شمس الدینی لری» پنجم‌ ارديبهشت 1343، در روستاي نصرت‌آباد ارزوئيه از توابع شهرستان رابر چشم به جهان گشود. وی سال 1362، ازدواج كرد و صاحب يك پسر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت‌. دوم ‌‌اسفند 1364، در فاو عراق دچار مصدوميت شيميايي شد و بيستم اسفند همان سال در شهر فرانكفورت آلمان بر اثر عوارض ناشي از آن به شهادت رسيد.

کاری کنید که مدیون خون شهیدان نباشید

در ادامه وصیت نامه شهید «منوچهر شمس الدینی لری» را با هم مرور می کنیم:

بنام خدا که خلق کننده هر چیز جهان می باشد. لازم دانستم چند کلمه ای را با نام خدا بر روی کاغذ بیاورم. بنام خدا که زندگی و زنده ماندنم و کشته شدنم برای اوست. خدایا پروردگارا این چند کلمه را که می نویسم سر زیر خجالت می کشم ولی چه کنم به در خانه تو امیدوار هستم چون تو بخشنده و مهربان هستی و بندگانت را دوست می دارید.

خدایا آمده ام در جبهه تا اینکه ساخته شوم و بار گناهانم کم شود و بر خواهش های نفسانی غلبه کنم و نفس را زیر پا بگذارم تا شاید به آرزویم که همان شهادت است برسم. خدایا تو را به حق انبیائت و اولیائت و به حق شهدا که لحظه آخر عمرشان در خون خود می غلطتند قسمت می دهم کشته شدن در راهت را نصیب این گدا و مسکین و درمانده در خانه ات بگردان.

خدایا از ما جان دادن از تو پذیرفتن گرچه ما گنهکار و شرمنده هستم ولی تو مهربانترین مهربانان تو بپذیر و این بدن ناقابل را فدای دین تو و اسلام می کنم و در هر کجا خدایا تو صلاح می دانی حاضرم جان را فدا کنم و درد تیر و ترکش خمپاره و توپ را تحمل می کنم و در بیابانهای گرم خوزستان بدنمان زیر آفتاب گرم پودر شود و مفقودالاثر بماند ولی اندوه خمینی هرگز، هرگز چون راه تو راه انبیاءت است که همان راه تو می باشد به ما نشان داد.

ای مردم حزب الله همانطوری که از اول وحدت خود را حفظ و جنگ را سرلوحه تمام کار قرار دادید به همان صورت استوار و محکم بایستید و امام امت و یارانش را تنها نگذارید و دل از این دنیا برکنید و به فکر آخرت باشید و باید کاری کنیم که مدیون خون شهیدان نباشیم آنها حسین وار جنگیدند و حسین وار شهید شدند، ما که مانده ایم باید زینب وار راه آنها را ادامه بدهیم تا انشاالله فتح و پیروزی نهایی را بدست آوریم.

پدر و مادر مهربانم و همسر عزیزم و خواهران و برادران عزیزم، اگر خدا توفیق نصیب من کرد و کشته شدم در راه اسلام به هیچ وجه گریه و زاری نکنید استوار و محکم بایستید و دشمن را شاد نکنید و بگویید خدایا این قربانی را از ما قبول گردان و گناهان او را ببخش و اگر بدنم ناپدید شد ناراحت نباشید چون برای خداست بگذار در بیابانها بمانیم مانند دیگر شهدای عزیز و شما مانند دیگر خانواده های شهدا استوار و محکم صبر پیشه کنید.

از شما پدر و مادرم و همسرم حلالیت می خواهم و مرا ببخشید راه را ادامه دهید و اسلحه مرا بر زمین نگذارید. برادران عزیزم چون دشمن شاد می شود و بروید به جبهه تا راه کربلا باز شود و هر وقت به یاد من افتادید به یاد مظلومیت حسین گریه و زاری کنید و برای من طلب مغفرت و آمرزش کنید و امام را تنها نگذارید و جنگ را فراموش نکنید و خدا را یاری کنید تا خدا شما را یاری کند.

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده