روایت سرلشکر شهید حاج «قاسم سلیمانی» از مجاهدت‌های عشایر
يکشنبه, ۱۷ مهر ۱۴۰۱ ساعت ۱۱:۰۶
متن حاضر سخنرانی سردار سرلشکر «قاسم سلیمانی» در کنگره سردار شهید «احمد سلیمانی» و بزرگداشت شهدای جامعه عشایر کشور است. این کنگره روز 14 اسفندماه سال 1391، در تالار خلیج فارس باغ موزه دفاع مقدس تهران برگزار شد. فرمانده وقت نیروی قدس در این مراسم ضمن تشکر از سازمان بسیج مستضعفین، سازمان بسیج عشایر و خانواده شهید «احمد سلیمانی» با بیان مقدمه‌ای به بیان نقش عشایر و تاریخ عشایر در طول تاریخ ایران پرداخت. سردار شهید حاج «قاسم سلیمانی» در این کنگره بیان کرد: شهید «احمد سلیمانی» انسانی پاک و صالح بود.

به گزارش خبرنگار نوید شاهد، پیوسته در مجموع تهاجماتی که در تاریخ علیه ایران شده است. عشایر مهمترین تکیه‌گاه و حامی اصلی کشور بودند و نقش اول را در دفاع از آن به عهده داشته‌اند. اگر تهاجمات دوره قاجار و قبل و بعد از آن را که به ایران شده بررسی کنیم می‌بینیم که این قشرهای مختلف عشایر بودند که برای دفاع از خاک میهن‌شان بسیج شدند.

شهید «احمد سلیمانی» انسانی پاک و صالح بود

نزدیک‌ترین قشر به روحانیت عشایر هستند. در جمهوری اسلامی، نظام اسلامی برپا کردیم و کشوری به معنای حقیقی در خدمت اسلام و روحانیت قرار گرفت. این در حالی است که درگذشته اینگونه نبود. هنگامی که قبل از برپایی نظام اسلامی در کشورمان علما و روحانیون فتوا صادر می‌کردند، مهمترین حامی آنها عشایر بودند. این تنها منحصر به خاک کشور ما نیست. عشایر حتی در عراق نیز آن زمان که «میرزای شیرازی» علیه انگلیس فتوا صادر کرد، از او حمایت کردند. همچنین هنگامی که انگلیس‌ها به ایران هجوم آوردند عشایر به مقابله با آنها پرداختند و حتی از زنان‌شان نیز به شهادت رسیدند. ارتباط بین دین و عشایر ارتباطی بسیار ارزشمند، طولانی و عمیق است. آن زمان که امکاناتی از قبیل رادیو، تلویزیون و راه نبوده، رابطه عشایر و دین نیز بسیار عمیق بود. آنها علاوه بر مسائل دینی به واجبات دین اسلام مانند زکات که رکن دین است اهتمام ورزیده‌اند و همواره این رکن دینی جزو ساری و جاری‌ترین التزام آنها بوده است. این مسئله تنها به زمان انقلاب منحصر نمی‌شود. رابطه‌ای که بین عشایر با وجود فرهنگ دینی و شیعی تطبیق بسیاری دارد و در بخشی از ابعاد و موضوعات روح دینی در رسوم عشایر موجود است. در دوران پیروزی انقلاب اسلامی نیز این مساله وسعت بیشتری یافت و نمونه بارز آن دفاع از انقلاب اسلامی بود.

خالصانه می‌گویم در بین همه اقشار مختلف جامعه ما سرسپرده‌ترین قشر به انقلاب و جمهوری اسلامی، عشایر هستند. ناب‌ترین دل‌ها، افکار و دل‌های پاک نسبت به مقام ولایت در عشایر وجود دارد. آنها به رغم تمام محرومیت‌ها، قشری هستند که خود را مدیون انقلاب می‌دانند و در درون ایلات و عشیره‌ها سربازان حقیقی دین و ایران وجود دارند.

امروز یک کشور «عباس» در اختیار «حسین» زمان است. همچنین حضرت «عباس» روز عاشورا نیز یک جامعه به وسعت تاریخ برای همه دوران‌ها است. همواره تحول‌های روحی و معنوی نیازمند وقت است. البته ممکن است کسی در مکانی مذهبی  قرار گیرد و در یک لحظه متحول شود و شاید این لحظه طولانی نباشد. اگر این تحول‌ها طولانی باشد در علم تربیتی به آن القا می‌گوئیم. در جبهه، این تحول عمیق و در عین حال آنی و سریع بود. کسی که به جبهه وارد می‌شد این تحول به سرعت در او حادث می‌شد و تمام وجود، ظاهر و باطن او را در بر می‌گرفت. این در حالی بود که ما خیلی در دوره جنگ تبلیغ مقدسات را نمی‌کردیم. بدین معنی که بگوئیم ما حق هستیم و آنها باطل. اما بر مقوله جهاد مسئله ولایت تاکید داشتیم و یکی از عوامل اساسی آن در واقع، رهبران و فرماندهان شهید در جنگ بودند.

امام (ره) بر روی تک تک مردم ایران تاثیر عمیق و سریعی گذاشتند. امام با خطابه‌های عمومی منشا تحول روحی، معنوی، سیاسی و اجتماعی شدند و همین تحول موجب شد جنگ تقدس پیدا کند. رزمندگانی که در جنگ حضور داشتند تحت تاثیر تابش نور امام (ره) و در مدار مغناطیسی ایشان قرار گرفتند لذا این فرماندهان و شهدا بیش از هر دوره آموزشی و توصیه‌های عقیدتی منشا تحول بودند.

شهدا و فرماندهان در زمان جنگ، قله بوده‌اند و اکنون الگو هستند. شهید «احمد سلیمانی» نیز یکی از این قله‌ها بود. من از دوران طفولیت که تنها چند ماه فاصله سنی داشتیم با او همراه بودم حتی در زمان شهادت نیز او نزدیک من بود. اگر بخواهم کلمه‌ای اختصاصی و حقیقی به عنوان بارزترین مشخصه شهید «احمد سلیمانی» بیان کنم چیزی جز «انسان صالح و پاک» نیست. تنها برخی از مردم بعد از معصومین به این درجه می‌رسند. او در دوران انقلاب اسلامی در مسجد «قائم» شهر «کرمان» با مرحوم آیت‌الله «حقیقی» آشنا شد و با ورود شهید «کامیاب»، فعالیت‌های انقلابی او در همین مسجد جامع‌تر شد.

«احمد» بعد از پیروزی انقلاب جزو اولین کسانی بود که از عشیره «سلیمانی» به «کردستان» رفت و سپس وارد جنگ شد. در دوران دفاع مقدس نیز از مهمترین و موثرترین فرماندهان لشکر «41 ثارالله» بود. یادم می‌آید در عملیات «طریق‌ القدس» سه تن از دوستانم به نام «بهرام فرجی» و «تاج‌علی سلیمانی» و برادرم نیز همراهم بودند. هنگامی که احمد من را دید به پشت بوته‌ای رفت. یک لحظه فکر کردم به خاطر دشمن این حرکت را انجام داده است. وقتی علت را از او پرسیدم گفت: «احساس کرده‌ام آمده‌ای من را به عقب برگردانی.» یکی از زیباترین تصاویر مربوط به شهادت «احمد» بود. او در حالی که نصفی از صورتش در خون غلطیده بود، طرف دیگر صورتش نورانی بود و آرامش خاصی در آن دیده می‌شد. کسی از رزمندگان چه در داخل جبهه و چه در داخل شهر متوجه نشد که او جانشین لشکر «41 ثارالله»  است و یا در جبهه مسئولیتی دارد. او همواره یک موتور سیکلت داشت و به دنبال این بود که در خط مقدم جبهه حضور یابد.

شهید «احمد سلیمانی» از نظر سجایای اخلاقی مقام بالایی داشت. او قبل از سن تکلیف به واجبات دینی اهتمام داشت و مستحبات و نماز نافله‌اش از سال 52 تا 63 ترک نشد. او در همه زمینه‌ها الگو بود. اگر چه هنگام عملیات‌ها سلحشور بود اما در زمان‌های عادی نیز انسانی افتاده و فروتن بود.

منبع: شماره 192 و 193 شاهد یاران (شهدای ایل؛ یادمان شهدای شاخص عشایر کشور)

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده