
وصیتنامهای که مرز میان خشم و ایمان را روشن کرد
به گزارش نوید شاهد گیلان، در دل روزهای گرم تابستان سال ۱۳۶۵، صدای گلوله و انفجار در منطقه عملیاتی خرمال عراق پیچیده بود؛ جایی که مردی از دیار فشام رشت، نام خود را در فهرست سرداران شهید ثبت کرد. سردار شهید انوش خجسته، فرزند گیلان، متولد ۲۴ آبان ۱۳۴۱، مسئول ستاد تیپ ظفر در قرارگاه رمضان، دوم مردادماه همان سال به آسمان پرکشید.
پیکر پاکش سالهاست در گلزار شهدای رشت مأمن عاشقانی است که برای عهد با شهدا، به زیارت میآیند؛ اما آنچه این شهید را در دل تاریخ ماندگار کرده، نه فقط جایگاه نظامیاش، که سخنانی است که در واپسین لحظات عمر، بهعنوان وصیتنامهای آگاهانه و عاشقانه برجای گذاشت.
او نوشت: «به یاد خدا به جبهه میروم؛ نه برای انتقام، بلکه برای احیای راه دینم و برای تداوم بخشیدن به انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی و تیری که به قلب دشمن رها میسازم، به خاطر خداست.»
این جملات کوتاه، اما عمیق، چکیدهای است از فلسفه جهاد در مکتب عاشورا؛ همان مکتبی که شهید خجسته از آن آموخته بود چگونه باید جنگید، اما با کینهها نه، با ایمان. او از نسلی بود که انقلاب را با جان پذیرفت، جنگ را با بصیرت درک کرد و شهادت را انتخاب کرد، نه، چون چارهای نداشت، بلکه، چون راهی جز آن برای وفاداری به آرمانهایش نمیشناخت.
شهید خجسته، در مسئولیتهای گوناگونش در دوران دفاع مقدس، به ویژه در ستاد تیپ ظفر، نمونهای از فرماندهی بود که همزمان با تدبیر، خلوص و اخلاص را با خود داشت. روایت همرزمان او، تصویر مردی آرام، مصمم، متواضع و اهل دل را به ذهن مینشاند؛ مردی که پیش از عملیاتها وضو میگرفت، قرآن میخواند و یارانش را با یاد خدا به میدان میفرستاد.
وصیتنامه این شهید بزرگوار، نهتنها یادگاری از او برای خانواده و دوستان است، بلکه سندی زنده از روحیه نسل شهیدپرور گیلان و همه رزمندگان مکتب امام خمینی (ره) است؛ نسلی که حتی هنگام فشردن ماشه، نیت خود را به خداوند گره میزد و جنگیدن را عبادتی عاشقانه میدید.
امروز، پس از گذشت دههها از آن روزها، مرور چنین وصیتنامههایی بیش از همیشه نیاز است؛ تا فراموش نکنیم امنیت امروز، حاصل اخلاص دیروزی است که بر صفحهای ساده، اما با دلی روشن، به یادگار ماند.
یادش جاودان، راهش پر رهرو.