خاطرهای از شهید «فرزاد مسافری»
مادر شهید تعریف میکند: او با دیدن تصاویر رزمندگان در تلویزیون، تصمیم خود را به ما اطلاع داد. این تصمیم با مخالفت من و پدرش روبرو شد، اما اصرار ما تاثیری روی او نداشت. هر وقت رزمندگان را در تلویزیون میدید، بغض میکرد و به من و پدرش میگفت؛ اگر مانع رفتنم شوید، گناهش گردن شما خواهد بود. بالاخره اشکهایش روی دل پدر تاثیر گذاشت و رضایت داد که در جبهه شرکت کند.