«قرار بود مقر دشمنان را بمباران کنیم سکوت رادیوی مطلق بود، به هدف که رسیدم شیرجه زدم و بمباران کردم از شیرجه که بیرون آمدم، پشت سر من شهید عیوضی آمد، شیرجه زد و هنگام بیرون آمدن، کابینش تیر خورد، هر چند کابین من بیشتر از ایشان صدمه دید به طوری که لانکچر و موشکهای سمت راست من آتش گرفت ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات خلبان شهید «ایرج عیوضی» است که همزمان با سالروز شهادت این شهید بزرگوار تقدیم حضورتان میشود.