شهيد «حسن ناودل» با فرا رسیدن زمان ورود به مدرسه تحصیلات خود را آغاز کرد و توانست مقطع ابتدایی و راهنمایی را با موفقیت پشت سر بگذارد و موفق به اخذ دیپلم شود. سپس به عنوان معلّم مشغول به کار شد.
شهيد معلم «حسن ناودل» در فرازی از وصیتنامهاش نوشته است: «اسلام عزیز را بیشتر از همه کس دوست دارم و از خدای برآورنده حاجتها تقاضا دارم که خون ناپاک و ناقابل بنده حقیر و روسیاه را، چون آقایم حسین (ع) در راه اسلام بریزند.»
خواهر شهید حسن ناودل از برادرش می گوید: او پس از مدتی در جبهه مجروح شد اما در بیمارستان نمانده و به منزل خواهرم در تهران رفته بود. در جواب خواهرم که گفته بود: تو رزمنده اسلامی. جواب داده بود: «من شرمنده اسلام هستم.»
شهید حسن ناودل در وصیتنامه خود می نویسد: من همسر رنج کشیده و مومنه و مهربان و فرزند دلبندم را خیلی دوست دارم. اما اسلام عزیز را بیشتر از همه کس دوست دارم و از خدای برآورنده حاجتها تقاضا دارم که خون ناپاک و ناقابل بنده حقیر و رو سیاه را چون آقایم حسین(ع) در راه اسلام بریزند.
سوسن مغازهای خواهر شهيد حسن ناودل مغازهای میگوید: برادرم عاشق سفر بود، هربار هم كه میرفت پس از مدتی با دلتنگی فراوان و با دستهای پُر از سوغاتی برای خانواده مخصوصاً برای من كه آن زمان آخرین عضو خانواده بودم، باز میگشت. هديههای من معمولاً کتاب و نوارهای عزاداری و سخنرانی بود.