پدر شهید تعریف میکند: «شهریار میگفت «ما میرویم تا راه کربلا را باز کنیم، خیلی از ماها باید شهید شوند تا راه کربلا باز شود، آن وقت شما میتوانید به کربلا بروید.»»
مراسم دعای کمیل در روز پنجشنبه 27 مهر ماه 1402 همراه با مداحی کربلایی ذبیحالله محبی و روایتگری کربلایی ماسپیفر، با حضور خانوادههای معظم شهدا و ایثارگران و آحاد مردم در گلزار ملکوتی شهدای بندرعباس برگزار شد.
جانباز 70 درصد «نجم نصاری» در خاطراتی از سالهای دفاع مقدس گفت: «اوایل جنگ، قبل از اینکه به سربازی بروم جزو نیروهای مردمی بودم و به بقیه کمک میکردم. بعد از اینکه به کردستان رفتیم ما را به مهران اعزام کردند و در آنجا بود که مجروح شدم.»
پدر شهید تعریف میکند: «صدا به طوری واضح بود که تمام جمع متوجه صدا میشدند. بار آخر بود که شهید عبدالله، مانع از فرستادن دوستانش شد و گفت «مثل اینکه امشب شب شهادت من است»»
شهید «قنبر عسکری کوویی» در وصیتنامهاش مینویسد: «ما باید به انقلاب خدمت کنیم و در این برهه از زمان که جنگ است باید صدام و صدامیان را از کشور اسلامی خود بیرون بیندازیم.»
شهید «صمد سلامتی هرمزی» در وصیتنامهاش مینویسد: «براى رضاى خدا صبر و تحمل كنيد تا فرداى قيامت در پيشگاه حضرت زهرا(س) و حضرت زينب(س) روسفيد و سرافراز باشيد.»