شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

ای کاش همه مثل او فکر می کردیم!

عباس همیشه علاقه داشت تا گمنام بماند. او از تشویق، شهرت و مقام سخت گریزان بود. شاید اگر کسی با او برخورد می کرد، خیلی زود به این ویژگی اش پی می برد.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

من هنوز روزه هستم

در سال 1353 همراه همسرم (آقای سعیدنیا)، که از پرسنل نیروی هوایی است، در منازل سازمانی پایگاه دزفول زندگی می کردیم. حدود دو سال می شد که عباس از آمریکا برگشته بود و به منظور گذراندن دوره تکمیلی خلبانی هواپیمای «F-5» به پایگاه دزفول منتقل شده بود.
یادنامه امیر شهید سرلشکر خلبان عباس بابایی

زیباترین لحظه هایش کمک به والدینش بود

در سال 1341 من و شوهرم هر دو سرایدار مدرسه ای بودیم که عباس آخرین سال دوره ابتدایی را در آن مدرسه می گذراند. چند روزی بود که همسرم از بیماری کمردرد رنج می برد؛ به همین خاطر آنگونه که باید، توانایی انجام کار در مدرسه را نداشت.
طراحی و تولید: ایران سامانه