در این مقاله استدلال می شود که الگوی صدور عملی حکومت اسلامی که در اثر آغاز جنگ تحمیلی، تحول گفتمانی در سیاست خارجی، به قدرت رسیدن اسلام گرایان، و اشغال افغانستان توسط شوری، در قالب انقلاب مستمر اتخاذ شد به علت تحولات جنگ، تحول گفتمان سیاست خارجی، و موانع منطقه ای و بین المللی به اشاعه الگوی عملی حکومت اسلامی در چارچوب دکترین ام القرا و تز انقلاب مستقر تغییر و تحول یافت.