نوید شاهد قزوین - صفحه 205

آخرین اخبار:
نوید شاهد قزوین

مدافع سلامت «زهرا بوکانیان» آسمانی شد

مدافع سلامت مردم، «زهرا بوکانیان» در خط مقدم مبارزه با ویروس کرونا جان خود را فدا کرد و آسمانی شد.

‌می‌سوخت و می‌گریست!

«گوشه گردان سرش را بین دو پایش قایم می‌کرد. این حالت همیشگی‌اش در روضه، دعا و سخنرانی سیدباقر علمی بود. کسی متوجه نمی‌شد کنار او نشسته است. بعد از جلسه‌های دعا می‌دیدی که پهنای صورتش خیس اشک شده است. می‌سوخت و می‌گریست ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید «سید علی‌اکبر حاج سیدجوادی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

برگی از خاطرات/کمک دانش‌آموزان به رزمندگان اسلام!

«در تلویزیون نشان می‌داد که هر کسی از زن، مرد، پیر و جوان به طریقی به جبهه‌ها کمک می‌کنند. من هم تصمیم گرفتم برای رزمندگان اسلام کاری بکنم. فردای آن روز وقتی به کلاس رفتم، گفتم بچه‌ها فردا هر کسی که به مدرسه می‌آید این چیز‌هایی را که می‌گویم بیاورد تا جمع کرده و به جبهه‌ها بفرستیم ...» ادامه این خاطره از «لیلا قانعی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «عباسعلی بابا»؛

در هر کاری با یکدیگر مشورت کنید

در وصیت‌نامه شهید ««عباسعلی بابا» آمده است: «همیشه با یکدیگر مهربان باشید و در هر کاری با یکدیگر مشورت کنید ...»
در آستانه سالروز ولادت

ویژه‌نامه الکترونیکی شهید «محمدرضا کبیری» منتشر شد

در آستانه سالروز ولادت شهید «محمدرضا کبیری»، پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین ویژه‌نامه الکترونیکی این شهید گرانقدر را منتشر کرد.
نماینده مردم قزوین در مجلس:

مادران و همسران شهدا درس ایستادگی به همگان آموختند

نماینده مردم قزوین، البرز و آبیک در مجلس شورای اسلامی گفت: مادران و همسران شهدا با تحمل فراغ عزیزان‌شان و صبر و مقاومت در برابر سختی‌ها و مشکلات، درس ایستادگی به همگان آموختند.
دوشنبه پانزدهم فروردین ماه؛

یادواره شهدای فروردین ماه تاکستان برگزار می‌شود

یادواره شهدای فروردین ماه شهر تاکستان، دوشنبه پانزدهم فروردین ماه سال جاری برگزار می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «سیروس اکبری‌طارمی»؛

اگر جانمان را برای خدا بدهیم، باز هم شرمساریم

در وصیت‌نامه شهید «سیروس اکبری‌طارمی» آمده است: «اگر ما جانمان را هم برای خدا بدهیم، باز هم در برابر حضرت حق شرمساریم؛ چون که این جان را خودش داده است؛ پس ما کاری نکرده‌ایم ...»

روایتی از سختی‌های زنان امدادگر قزوینی در دفاع مقدس

«اگر سر کسی ترکش خورده بود پانسمان می‌بستند و سرم می‌زدند که خونریزی نکند و از حال نرود. سپس مجروح را به بخش می‌آوردند تا در اسرع وقت به تهران یا شهر‌های دیگر منتقل شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «محبوبه ربانی‌ها» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.
برگرفته از نامه‌های دفاع مقدس؛

برادرم در راهی گام برداشت که راه امام حسین (ع) است

«اگر چه در حال حاضر برادرم پیش ما نیست. اما هیچ وقت ناراحت نبوده‌ام و از خداوند شکایتی نداشته‌ام. چون می‌دانم برادرم در راهی گام برداشت که راه امام حسین (ع) است ...» این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.

شهید دانشجویی که بعد از گذشت ۱۱ سال به آغوش خانواده برگشت

شهید محمدرضا کبیری که در دانشگاه اصفهان - رشته مهندسی شیمی تحصیل می‌کرد، درس را رها کرد و داوطلبانه از سوی بسیج سپاه پاسداران به جبهه اعزام شد و با شرکت در عملیات کربلای ۴ به شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از گذشت ۱۱ سال به آغوش خانواده برگشت.
رئیس کل دادگستری استان قزوین:

ادامه‌دهنده راه شهدا و جانبازان هستیم

رئیس کل دادگستری استان قزوین گفت: با تمام قدرت و توان، پرچم رسالت شهدا و جانبازان را به دوش می‌گیریم و ادامه‌دهنده راه آن‌ها خواهیم بود، زیرا رسالت این قشر معظم جامعه حفظ انقلاب اسلامی و دستاورد‌های آن بوده و هست.

دست‌نوشته | مناجات شهید «محمدرضا کبیری» با خداوند

در آستانه سالروز ولادت شهید «محمدرضا کبیری» مناجات زیبای این شهید گرانقدر با خداوند در قالب دست‌نوشته، توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.

آلبوم عکس شهید «محمدرضا کبیری» در سالروز ولادت

در آستانه سالروز ولادت شهید «محمدرضا کبیری» مجموعه تصاویر این شهید گرانقدر توسط پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد قزوین منتشر شد.
وصیت‌نامه شهید علیرضا سعیدی؛

مادرم، پسرت همیشه زنده است

همزمان با سالروز ولادت شهید «علیرضا سعیدی» در وصیت‌نامه این شهید بزرگوار می‌خوانیم: «مادرم، برای زحمت‌های که کشیده‌ای تا به این سن برسانی ببخش و بدان پسرت شهید نشده بلکه همیشه زنده است ...»

شب عید راضی نشد از جبهه به خانه برگردد!

«روزی پسرم محمدهادی به محمدرضا گفته بود. ما همه برادر‌ها در جبهه هستیم و از آنجایی که شب عید است پدر و مادرمان تنها هستند تو از جبهه به خانه بگرد و کنار آن‌ها باش ...» ادامه این خاطره از مادران شهیدان «محمدرضا و محمود کبیری» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
مادر شهیدان محمود و محمدرضا کبیری:

فرزندم نتیجه روزه‌های بی‌سحرش را گرفت

«یک روز نشسته بودم دیدم رضا با خوشحالی آمد و گفت: مادر جان نتیجه روزه بی‌سحرم را گرفتم. گفتم چه کردی. رضا گفت در دو تا دانشگاه تهران رشته ریاضی و دانشگاه اصفهان رشته مهندسی پتروشیمی قبول شده‌ام، یک مرتبه رنگ از صورتش پرید. گفتم چی شد رضا جان. گفت ریا شد، من چرا گفتم روزه بی‌سحر گرفتم. من گفتم اینجا که کسی نبود. گفت شما هم نباید می‌دانستید ...» آنچه می‌خوانید بخشی از ناگفته‌های مادر شهیدان «محمود و محمدرضا کبیری» از فرزندش شهیدش «محمدرضا» است که تقدیم حضورتان می‌شود.

فیلم | بازگشت پیکر فرزندم را از امام رضا(ع) خواستم

در آستانه سالروز ولادت شهید «محمدرضا کبیری» از شما دعوت می‌کنیم نظاره‌گر فیلم خاطره مادر شهید کبیری و درخواستش از امام رضا(ع) برای بازگشت پیکر مطهر فرزند شهیدش، باشید.
همزمان با آغاز ماه عاشقی؛

مراسم ۲۵ شب مناجات در گلزار شهدای قزوین برگزار می‌شود

همزمان با آغاز ماه عاشقی (ماه مبارک رمضان)، مراسم ۲۵ شب مناجات همراه با خاطره‌گویی رزمندگان دفاع مقدس در گلزار شهدای قزوین برگزار می‌شود.
فرازی از وصیت‌نامه شهید «محمدرضا کبیری»؛

بهترین راه خدمتم به انقلاب، تقدیم جان ناقابلم بود

در وصیت‌نامه شهید ««محمدرضا کبیری» آمده است: «من راه شهادت را انتخاب کردم؛ زیرا خشنودی تو در این بود و بهترین راه خدمتم به انقلاب، همانا تقدیم جان ناقابلم در راه تو بود ...»
طراحی و تولید: ایران سامانه