وظیفه من ادامه دادن راه سیدالشهدا(ع) است
جمعه, ۰۲ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۱۴:۵۴
من وظیفه خود دانستم که راه دیگر شهیدان بالاخص شهیدان بزرگوار و سالار شهیدان حسین ابن علی و دیگر ائمه اطهار را ادامه بدهم. بدن سبب راهی میادین نبرد حق علیه باطل شدم و در راه خدا و فقط هدفم للله بود.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید محمد رسول صدرالدینی بها آبادی دوم دي 1350 در روستاي اسلام آباد از توابع شهرستان زرند چشم به جهان گشود. تا پايان مقطع راهنمايي تحصيل کرد. پاسدار کميته انقلاب اسلامي بود. دوم مهرماه 1371 در زرند بر اثر درگيري با اشرار و اصابت گلوله به شهادت رسيد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
وصیت نامه شهید صدرالدینی
بسم الله الرحمن الرحیم
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون نپندارید کسانی که در راه خدا کشته می شوند، مرده اند بلکه زنده اند و در نزد پروردگارشان روزی می خورند.السلام علیک یا ابا عبدالله السلام علیک یا سیدالشهداءانسان روزی به دنیا می آید و روزی هم از دنیا می رود اما چه خوب است که به هنگام جهاد در راه خدا از دنیا برود . من وظیفه خود دانستم که راه دیگر شهیدان بالاخص شهیدان بزرگوار و سالار شهیدان حسین ابن علی و دیگر ائمه اطهار را ادامه بدهم. بدن سبب راهی میادین نبرد حق علیه باطل شدم و در راه خدا و فقط هدفم للله بود. آمدم و تا می توانستم جنگیدم و اما ای امت شهیدپرور شهرستان زرند بخصوص اسلام آباد شما همیشه تقوا پیشه کنید. عدل و انصاف داشته باشید و دیگران را امر به معروف و نهی از منکر کنید. و ای خواهران حزب الله حجابتان را رعایت کنید که خون شهیدان را پایمال ننمایید و راه دیگر شهیدان را ادامه دهید بدانید که این جنگ حق است چرا که اگر حق نبود حسین ابن علی هم نمی جنگید. پس حالا روشن شد که این راه راهی است که حسین ابن علی انتخاب کرده و جنگیده تا به شهادت رسیده و من هم راهش را ادامه دادم تا در این راه کشته شدم. اما از خدا می خواهم که من را از زمره شهیدان کربلا محشور نماید و جهادم را قبول نمایید و من که دانستم به ناموس این ملت ما تجاوز شده راه دیگر شهیدان را ادامه دادم که جواب این جنایتکاران را بدهیم. من وظیفه خود دانستم که راه شهیدان بخصوص شهید بزرگوار اسلام حسین ابن علی را ادامه دهم،اما به این منظور راهی میادین نبرد حق علیه باطل شدم و تا کشته شدم اما از شما می خواهم که ای پدر و مادر عزیزم مرا ببخشید. ای مادر عزیزم از شما می خواهم که شیری که از شما خوردم حلالم کنی، پدر و مادر و خواهرانم و برادرانم از شما یک وصیت بزرگی دارم که در مرگم گریه و زاری نکنید ....
نظر شما