
نوید شاهد کرمان، یک پنجشنبه با حسین (شهید مرتضوی) رفته بودیم گلزار شهدای کرمان.
درست همان جایی که آلان قبر اوست را به من نشان داد و گفت: چطور می شد یک جا هم به ما می دادند؟
گفتم: از دست ما فرار میکنی، میخواهی شهید شوی؟ گفت: نه اینها گل بودند و رفتند، ما چی هستیم؟
سال بعد دقیقا همان جایی که حسین نشان داده بود به خاک سپرده شد.
راوی: همسر شهید