خاطراتی پیرامون شهید «حسین نادری»/ بی اعتنایی به نماز
يکشنبه, ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۲۱:۳۸
حسین همه ي بچه ها را جمع کرد توي چادر و گفت: «ما براي نماز آمده ايم اين جا، الگوي ما اين نماز است و نبايد تعطيل شود، اگر تمام عالم را فتح کنيد، ولي نسبت به نماز بي اعتنا باشيد، ارزش ندارد.»
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهيد «حسين نادري» بيستم فروردين ماه 1347 در شهرستان سيرجان به دنيا آمد. وی در 15 سالگي براي اولين بار به صورت بسيجي به جبهه پا گذاشت و در گردان هاي رزمي سازماندهي شد و سپس وارد سازمان ادوات گرديد .
از حسين نادري كه در سن 18 سالگي به سمت فرماندهي گردان رسيده بود به عنوان جوانترين فرمانده گردان نيروي زميني سپاه ياد مي شود. سرانجام حسين نادري در سن 21 سالگي و در سپيده دم يكشنبه دوم مرداد ماه سال 1367 در عملیات بيت المقدس هفت در منطقه شلمچه به شهادت رسید.
به مرور خاطراتی پیرامون شهید «حسین نادری» می پردازیم:
حسين و ميـرعلي رفتند سر چهار راه نـادري اهواز و دو تا بستني خوردند. حسـين وقتي بستني اش را خورد، رفـت يک کلمن خريد و داخلش بستني ريخت. گفت: من بستني بخورم و بچه هاي گردان نخورند ؟!»
توي قرارگاه وقتي بستني ها را تقسـيم کـرد، به بعضي ها نرسـيد، رو کرد به فرمانده گروهانها و گفت: «چون من نتوانستم براي همه بستني بخرم، به هرکس که بستني نخورده، مرخصي بدهيد که برود داخل شهر و بستني بخورد.»
***نماز جماعت شروع شده بود ، اما بعضي ها در محوطه ميچرخيدند و بعضي هاي ديگر زير سايه نشسته بودند. حسين با ماشين آمد جلوي نمازخانه و کوبيد روي ترمز. حسین از ماشين پريد پائين و با جديّت اسلحه اش را در آورد و چند تا تير هوايي شليک کرد .
همه ي بچه ها را جمع کرد توي چادر و گفت: «ما براي نماز آمده ايم اين جا. الگوي ما اين نماز است و نبايد تعطيل شود .
اگر تمام عـالم را فتـح کنيد ، ولي نسبت به نمـاز بي اعتنا باشيد، ارزش ندارد .»
***گردان عاشـورا خط را شکسته بود و داشـت بر مي گشت عقب ؛ ولي خـدارحم ، جانشين گردان حسيـن، شهـيد شده بود و حسين خيلي ناراحت بود .با لب هاي خشكيده رفت به طرف منبع آب. شير منبع را که باز کرد، حتي يک قطره آب هم از آن نچکيد.
يكي از بچهها كه حسين را ديد گفت: «خوب يخ هست. يک تکه يخ بردار و بخور.»
يک تکه يخ برداشت و گفت: « بعد از شهادت خدارحم، من بايد اين يخ را روي جگرم بگذارم که خنک شود، نه توي دهنم.»
برگرفته از کتاب «فرمانده جوان»
پایان پیام/
نظر شما