با وحدت کلمه بر دشمن پیروز خواهید شد
پنجشنبه, ۲۳ آبان ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۱۶
در وصیت نامه شهید «حسن شعبانی پور ده یعقوبی» آمده است: ای مردم شهید پرور، وحدت کلمه را حفظ کنید در کارهایتان متفرق نشوید. به رسیمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید که اگر وحدت داشته باشید در کارهایتان پیروز هستید و بر دشمن زبون غلبه خواهید کرد.
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «حسن شعبانی پور ده یعقوبی» تابستان سال 1341 در روستای ده یعقوب از توابع شهرستان زرند چشم به جهان گشود. وی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستانهای صدق و سعدی و دوران راهنمایی را در مدرسه فروغ کرمان گذراند و جهت ادامه تحصیلات وارد دبیرستان امام شد.
در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید «حسن شعبانی پور ده یعقوبی» را می خوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا، بار الها وجودم سراسر پر ازگناه و معصیت است، ای بخشنده مهربان چگونه رو به درگاه تو آورم خودم خجالت می کشم در خانه ات بیایم ، اما چه کنم خودت گفتی بیا خودت در قرآنت گفتی اگر گناه کردی توبه کن، خودت گفتی اگر گناهکار مرا صدا بزند سه بار به او لبیک می گویم، خداوندا من به درگاهت آمده ام گناهانم را ببخش.
پایان پیام/
وی با شروع جنگ تحمیلی از طریق بسیج سپاه پاسداران به جبهه های جنگ عزیمت نمود و پس از طی کردن دوره آموزشی در ستاد منطقه شش مشغول انجام وظیفه شد و برای دومین بار عازم جبهه شد و بعد از بازگشت از جبهه ازدواج کرد.
هنوز چند ماه از ازدواج وی نگذشته بود که برای انجام مأموریتی به جبهه عزیمت نمود و سرانجام در عملیات والفجر چهار در تاریخ 5 آبان ماه 1365 در منطقه مریوان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
هنوز چند ماه از ازدواج وی نگذشته بود که برای انجام مأموریتی به جبهه عزیمت نمود و سرانجام در عملیات والفجر چهار در تاریخ 5 آبان ماه 1365 در منطقه مریوان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
بسم الله الرحمن الرحیم
خدایا، بار الها وجودم سراسر پر ازگناه و معصیت است، ای بخشنده مهربان چگونه رو به درگاه تو آورم خودم خجالت می کشم در خانه ات بیایم ، اما چه کنم خودت گفتی بیا خودت در قرآنت گفتی اگر گناه کردی توبه کن، خودت گفتی اگر گناهکار مرا صدا بزند سه بار به او لبیک می گویم، خداوندا من به درگاهت آمده ام گناهانم را ببخش.
خداوندا اگر گناهانم را بخشیدی اگر صلاح میدانی لیاقت شهادت را نصیب من بگردان. هرچند می دانم که لیاقت شهادت را ندارم اما با اینحال تقاضا می کنم از خداوندیکه دریای بیکران رحمت است. خدایا دلم نمی خواهد در رختخواب بمیرم و یا جای دیگر با یک بیماری و یا حادثه ای مختصر از این دنیا بروم خداوندا من می خواهم در راهت با مشکل ترین مرگ یعنی قطعه قطعه شدن بمیرم. پس ای خدای مهربان دعای این بنده ضعیف و گناهکارت را مستجاب کن و این مرگ سخت را نصیب من بگردان.
سخنی با برادران عزیزم: ای برادران همیشه در کارهایتان بیاد خدا باشید، هرکاری می کنید برای رضای خدا باشد. هر قدمی که بر می دارید برای خشنودی و رضای خدا باشد، برادران عزیز در کارهایتان نظم را رعایت کنید. هر چه نظم و انسجامتان بیشتر باشد بر دشمن بیشتر غلبه پیدا می کنید ولی اگر متفرق باشید و بی نظم دشمن بر شما غلبه پیدا میکند و آن وقت است که دیگر نمی توانیم انقلابمان را صادر کنیم.
آن وقت است که اسلام در بین مسلمین از بین می رود دیگر فلسطین از دست رژیم اشغالگر یعنی اسرائیل نمی تواند نجات پیدا کند. خلاصه برادران عزیز همیشه در کارهایتان با هم باشید . برخوردهایتان با یکدیگر برادرانه باشد، در کارهایتان صادق باشید.
ای مردم شهید پرور، ای مردمی که همه چیزتان را برای انقلاب دادید، مالتان را، جانتان را، فرزندانتان را در راه به ثمر رسیدن این انقلاب از دست دادید، ای مردم عزیز بیایید با هم باشید، وحدت کلمه را حفظ کنید در کارهایتان متفرق نشوید. به رسیمان الهی چنگ زنید و متفرق نشوید که اگر وحدت داشته باشید در کارهایتان پیروز هستید و بر دشمن زبون غلبه خواهید کرد.
هیچوقت برای گرفتن ارزاق عمومی صف نکشید که دشمن و منافقین داخلی را خوشحال کنید شما که تا بحال در راه خدا از همه چیز خود گذشتید از این به بعد هم نگذارید دشمن سوء استفاده ای کند و این انقلاب را به پیش ببرید تا قیام و ظهور حضرت مهدی (عج).
ای پدر و مادر عزیز شما برای من بسیار زحمت کشیدید خیلی سختی کشیدید تا مرا بزرگ کردید اما من هیچ وقت این زحمات شما را جبران نکردم و همیشه باعث اذیت و رنجش شما شده ام از شما می خواهم مرا حلال کنید و ببخشید. برای من گریه و زاری نکنید و ناراحت نشوید برای اینکه من پیش از آنکه فرزندی برای شما باشم، بنده ای هستم برای خدا و خدا هر وقت که خواست بنده اش را می برد. از برادران و خواهرانم می خواهم در خط امام و ولایت فقیه باشند و از برادرانم می خواهم که راهم را ادامه بدهند و خواهرانم مانند زینب راه مرا ادامه دهند.
همسر مهربان و عزیزم، می دانم تو خیلی سختی کشیدی و برای من خیلی رنج بردی اما من زیاد به تو محبت نکردم، ولی دلم می خواهد مرا ببخشی و حلال کنی. برای من گریه و زاری نکنید مانند زینب صبر و استقامت داشته باش و بدان که من در راه خدا شهید شده ام پس چه افتخاری از این بالاتر.
در پایان از شما و خانواده ام می خواهم که همیشه در خط امام و ولایت فقیه باشید در دعاها و نمازهای جمعه و جماعات شرکت کنید همیشه به مساجد بروید و مساجد را خالی نگذارید که به قول امام مساجد سنگر هستند خلاصه هر کاری بکنید برای رضای خدا باشد و در راه خدا قدم بر دارید.
پایان پیام/
نظر شما