شهیدی که پلیس آمریکا در تعقیب او بود
چهارشنبه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۵:۵۴
شهید «محمد طایی» تمام وقت خودش را در تظاهرات، نوشتن مقاله، پخش نشريه و تشکيل جلسه براي آگاهي ذهن ايرانيان مقيم آمريکا و نيز آمريکايي ها سپري ميکرد. به علّت فعاليت هاي گسترده ، پليس او را تعقيب ميکرد. گـروه هاي التقاطي بـا وي دشمن بودند و از شهري به شهري در حرکت بود.
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «محمد طایی» در سال 1333 در کرمان به دنیا آمد. وی پس از اتمام سربازی در 15 مهرماه 1356 راهی کانادا و در کانادا مشغول فراگیری زبان شد.در 22 بهمن 57 وارد ایران شد به کرمان مراجعت نمود. پس از ورود به کرمان وارد سپاه پاسداران و در قسمت روابط عمومی مشغول به کار شد. سرانجام در 13 آذر 1359 در مهاباد به شهادت رسید.
در ادامه به مرور خاطراتی از شهید «محمد طایی» می پردازیم:
*** يک روز در حالي که ساک قهوه اي رنگي به دست داشت، به ديدنم آمد. پرسيدم: « کجا مي روي؟ » گفت: «عازم ايران هستم .بايد بروم دين خود را به اسلام و مسلمين ادا نمايم .» انقلاب اسلامي پيروز شده بود و پروازي ميان امريکا وايران وجود نداشت. نمي دانم چطور خودش را به تهران رساند. نتوانست بي تفاوت نسبت به آنچه در کشورش ميگذشت، به تحصيل در امريکا ادامه دهد.
قبل از اين هم، تمام وقت خودش را در تظاهرات، نوشتن مقاله، پخش نشريه و تشکيل جلسه براي آگاهي ذهن ايرانيان مقيم آمريکا و نيز آمريکايي ها سپري ميکرد. در آمريکا يک لحظه آرامش نداشت. به علّت فعاليت هاي گسترده ، پليس او را تعقيب ميکرد. گـروه هاي التقاطي بـا وي دشمن بودند و از شهري به شهري در حرکت بود.
راوی: محمدرضا ميهن خواه
*** پس از ورود به کرمان، بلافاصله به سپاه پاسداران پيوست. او معتقد بود از اين طريق مي توان به مردم آگاهي داد و از ارزشهاي انقلاب دفاع کرد. با توجه به تجربياتي که در خارج از کشور در امر نوشتن اعلاميهها، مقالات و کارهاي تبليغاتي به دست آورده بود، در واحد روابط عمومي مشغول به کار شد. در روابط عمومي لحظه اي از تلاش و کوشش دست بـر نميداشت ، خطاطي ميکـرد. نقـاشي ميکشيد. تراکت مينوشت. به صورت شبانه روزي کار مي کرد. گاهي به مدت يک هفته از خانواده اش بي خبر مي ماند. آخر هفته تلفني با پدر و مادرش صحبت ميکرد. در حالي که درمدت پنج دقيقه ميتوانست از ساختمان روابط عمومي به منزل پدرش برسد.
راوی: حسن سلطاني
منبع: کتاب «افطار سرخ»
پایان پیام/
نظر شما